كتاب فروشي كاواك

معرفي انواع كتاب با موضوعات مختلف

معرفي كتاب ماتيلدا

۱۶ بازديد

معرفي كتاب ماتيلدا

شاهكار رولد دال

خريد كتاب ماتيلدا

«بهترين قسمت داستان جايي بود كه ماتيلدا با ذهنش توانست پارچ آب را جابه‌جا كند و خانم ترانچبال را ترساند!»

داستان فوق‌العاده‌ي ماتيلدا درباره‌ي دختر كوچولوي باهوش و كج‌خلقي است كه هيچ‌كس، حتي والدينش هم نمي‌توانند او را درك كنند و مدير مدرسه هم از او بيزار است؛ اما در طرف ديگر، معلم مهربان و بخشنده‌اش، خانم هاني، فكر مي‌كند او يك نابغه است. ماتيلدا برنامه‌هايي در ذهن دارد تا به پدر و مادر و مدير مدرسه‌اش درس خوبي بدهد.

بااينكه ماتيلدا شخصيت اصلي داستان است بسياري از خوانندگان غرق شخصيت برون‌گرا، خنده‌دار و به طرز عجيب‌وغريب دوست‌داشتني مدير مدرسه، خانم ترانچبال، مي‌شوند. او با بيان عباراتي مثل «احمق پرحرف» بچه‌ها را سرزنش مي‌كند و اين موضوع شمارا به خنده وامي‌دارد.

دال در اين رمان از تصورات خلاق بسياري استفاده كرده تا توجه خواننده را زنده نگه دارد؛ مانند وقتي‌كه ماتيلدا از چشم‌هاي سحرآميزش استفاده كرد تا پيامي صادقانه به خانم ترانچبال روي تخته‌سياه بنويسد.

نكته‌ي نااميدكننده براي من اين است كه تصويرپردازي‌هاي كوئنتين بليك كه بيشتر به خط‌خطي شبيه بود، با توصيف‌هاي درخشان و تأثيرگذار دال از شخصيت‌ها هم‌خواني نداشت.

علي‌رغم اين موضوع، ماتيلدا رماني خارق‌العاده و سرگرم‌كننده است. من خواندن اين رمان را به كودكان ۷ تا ۱۲ سال پيشنهاد مي‌كنم و مي‌گويم كه دوست‌داران رولد دال حتماً بايد اين رمان را بخوانند. اين رمان از پنج، چهار امتياز به دست آورده است!

معرفي كتاب ۱۹۸۴

۱۶ بازديد

معرفي كتاب ۱۹۸۴ اثري از جورج اورول

رمان اورول يك اخطار به بشريت است.

خريد كتاب ۱۹۸۴

داستان زندگي وينستون اسميت:

۱۹۸۴رماني نوشته‌ي جورج اورول است كه شرايطي بسيار ناگوار و دشوار را توصيف مي‌كند. اين رمان كه در سال ۱۹۴۹ منتشر شد داستان زندگي وينستون اسميت را دنبال مي‌كند. وينستون اسميت يكي از اعضاي رده پايين «حزب» است كه از طرف رهبر حزب، برادر بزرگ، نااميد شده است. حزب هميشه و در همه‌جا آن‌ها را زير نظر دارد.

برادر بزرگ تمامي جوانب زندگي مردم را كنترل مي‌كند. او «زبان جديد» را اختراع كرده تا به اين وسيله هر نوع شورش و سركشي را منتفي كند و «انديشه‌ي مجرمانه» را ساخته تا مردم هر چيزي كه به شورش و سرپيچي مربوط مي‌شود را از ذهن خود بيرون كنند. حزب تمام فعاليت‌هاي آن‌ها را كنترل مي‌كند. هرچه كه مي‌خوانند يا هر چه كه مي‌گويند زير نظر حزب انجام مي‌شود و حزب به آن‌ها مي‌گويد كه اگر سرپيچي كنند به‌عنوان مجازات به اتاق ترس ۱۰۱ فرستاده مي‌شوند.

اورول با روشي مؤثر، به موضوع كنترل زندگي مردم توسط رسانه‌ها و نظارت دولت و توتاليتاريسم مي‌پردازد. به اين‌كه چگونه يك ديكتاتور مي‌تواند تاريخ، افكار و زندگي مردم را كنترل و يا حتي دست‌كاري كند؛ آن‌هم به‌نحوي‌كه هيچ‌كس قدرت فرار از آن را نداشته باشد.

«جنگ صلح است. آزادي در بردگيست، ناداني توانايي است.»جورج اورول

عدالت و آزادي:

شخصيت اصلي داستان، وينستون اسميت، با نوشتن خاطرات روزانه و افكارش در يك دفترچه كه به شكل مرگباري يك انديشه‌ي مجرمانه محسوب مي‌شود، شورشي را عليه حزب آغاز مي‌كند. در دنيايي كه به نظر نمي‌رسد كسي اين ظلم و ستم را ببيند و يا از آن تنفر داشته باشد، او به همراه معشوقه‌اش جوليا، مبارزه‌اي را براي رسيدن به عدالت و آزادي شروع مي‌كند.

ديكتاتوري:

شايد قدرتمندترين، تأثيرگذارترين و ترسناك‌ترين ايده‌ي كتاب ۱۹۸۴ اين است كه سلطه‌ي كامل بر يك ملت، بر مبناي ديكتاتوري، كاملاً امكان‌پذير است. اگر جهان در كنترل يك يا چند ديكتاتور باشد، آينده به‌راحتي تبديل به جهاني پيچيده و بي‌رحم مي‌شود. جهاني كه در آن هر كلمه، هر نفسي كه از سينه خارج مي‌شود توسط يك قدرت مطلق بررسي و موشكافي مي‌شود. قدرت مطلقي كه هيچ‌كس بدون ترس از جانش، نمي‌تواند كلمه‌اي در مخالفت با آن بيان نمايد.

اين رمان جورج اورول اخطاري به جامعه‌ي بشري است. اين رمان اهميت ايستادگي و مقابله با كنترل رسانه‌ها و ظلم و ستم را روشن مي‌كند.

برگردان‌ها به فارسي:

چندين ترجمه از اين كتاب به فارسي برگردانده شده است كه مي‌توان از ميان آن‌ها به برگردان مهدي برومند، صالح حسيني و حميدرضا بلوچ اشاره كرد. هم‌چنين ترجمه‌ي مهدي بهره‌مند كه در سال ۱۳۶۱ توسط چاپ چهر در تهران به طبع رسيد و امروزه به‌صورت چاپ افست و قاچاق توسط دست‌فروش‌ها به فروش مي‌رسد. اين نسخه بدون سانسور است اما كيفيت ويراستاري ضعيفي دارد.

معرفي كتاب گرگ بيابان

۱۶ بازديد

معرفي كتاب گرگ بيابان

از بهترين‌هاي هرمان هسه

خريد كتاب گرگ بيابان

با كمك زيادي كه به مسئله‌ي روابط جنسي و مصرف مواد مخدر كرد، با داستان عاشقانه‌ي شهري و تاريك‌اش و حملات وحشيانه به زندگي بورژوازي، جاي تعجب ندارد كه در اولين سال انتشار به‌عنوان يك اثر كلاسيك ضدفرهنگي شناخته‌ شد و با نقدهاي فراوان و متفاوتي روبه‌رو گشت.

خودشناسي

 اين اثر هسه در مورد مسيري است كه انسان بايد در درون خويش بپيمايد تا به خودشناسي برسد. با گذشت حدود نود سال، پيام اين اثر به خواننده هم چنان قدرت مذهبي خود را حفظ كرده است. پيام آن‌را مي‌توان اين‌طور بيان كرد: ما بايد به كاوش درون خود ادامه دهيم. چراكه اگر خود را نشناسيم، زندگي‌مان با مرگ تفاوتي نخواهد داشت.

شخصيت اصلي رمان، هاري هالر ۴۷ ساله، خود را با انزجار از فرهنگ مدرن اروپايي كنار كشيده؛ شغل، خانه و خانواده‌اش را ازدست‌داده و مانند گرگ‌ها تنها زندگي مي‌كند. روزها را به تفكر و شب‌ها را به شكار مي‌گذراند. دو روح در درون او به جدال مشغول‌اند: «ديو» كه مشتاق انزوا و وحشي‌گري است و «انسان» كه به دنبال فرهنگ، زندگي اجتماعي و عشق است. هاري به‌شدت مي‌خواهد خود را نابود كند اما به زندگي در اين «روزهاي شيطاني سرشار از خلوت و نااميدي دروني» ادامه مي‌دهد.

خودكشي

در نوشتن اين كتاب، هسه از بحران روحي خودش بهره گرفته‌ است. پس از ترك همسرش در نيمه‌هاي دهه‌ي بيست ميلادي، انزوا را در پيش گرفت و به عمقي از نااميدي رسيد كه به فكر خودكشي افتاد. شايد همين امر دليل توضيحات درست و عميق او درباره‌ي افسردگي و نااميدي است. توضيحاتي كه از آن زمان تابه‌حال، تنها در يك كتاب ديگر مي‌توان ديد؛ ظلمت آشكارِ ويليام استايرن.

با تمام اين‌ها، در دهه‌ي شصت ميلادي، هرمان هسه اظهار داشت كه رمان «گرگ بيابان» بيشتر اوقات آن‌طور كه بايد درك نشده است. او گمان مي‌كند بسياري از خواننده‌هاي كتاب خود را درگير سركشي و افسردگي هاري مي‌كنند و بازگشت او از اين بحران را كه درست از لحظه‌ي ديدار هرميون جوان و زيبا آغاز مي‌شود، ناديده مي‌گيرند. هرميون به هاري نشان مي‌دهد كه در سينه‌ي او بيشتر از دو روح به جنگيدن مشغول‌اند و هاري درنهايت بايد يكي از آن‌ها را آزاد كند.

هسه تمام طول كتاب درباره‌ي خودكشي و در نهايت عليه آن مي‌نويسد. علي‌رغم اين‌كه كتاب بيشتر از انزوا و عذاب سخن مي‌گويد، موضوع اصلي آن چيزي غيرمنتظره‌تر، اما به‌مراتب مهم‌تر است؛ و آن بهبود يافتن است. اين كتاب با ترجمه‌ي قاسم كبيري و توسط نشر فردوس به چاپ رسيده است.

معرفي كتاب كافكا در كرانه

۱۵ بازديد

نقد كتاب كافكا در كرانه اثر هاروكي موراكامي

زندگي سورئال

خريد كتاب كافكا در كرانه

«كافكا در كرانه» نوشته‌ي هاروكي موراكامي اثري است پيچيده، وسيع، عجيب، جالب و سرشار از صلح و آرامش. تمام اين حرفه در اصل نوعي تجارت است، اما در اين تجارت، كافكا در كرانه از ديگر كتاب‌ها تأثيرگذارتر است. اين اثر به توصيف دو اديسه‌ي مشابه درگذر از فضا و زمان مي‌پردازد كه به‌وسيله‌ي يك موسيقي عجيب و مبهم به يكديگر متصل شده‌اند. موسيقي‌اي كه توسط يكي از رمزآلودترين شخصيت‌هاي كتاب نوشته‌شده: كافكا تامورا. پسرك پانزده‌ساله‌ي فراري كه در تلاش است از سرنوشت اديپ‌گونه بگريزد. هم‌زمان با او، ناكاتا، مرد بي‌سواد و پيري كه با گربه‌ها صحبت مي‌كند و در جست‌وجوي يك سنگ با قدرت مطلق است. داستان آن دو به‌خوبي پيوند مي‌خورد و اين در حالي است كه موراكامي طوري مي‌نويسد كه ما متوجه اين پيوند نباشيم.

وقتي‌كه طوفان تمام شود، تو به ياد نخواهي داشت كه چگونه آن را دوام آوردي، چگونه جان سالم به در بردي.در واقع، تو هيچ‌گاه مطمئن نخواهي بود كه آيا طوفان به‌راستي تمام‌شده است. ولي آنچه مسلم است، از طوفان كه درآمدي، همان آدمي نخواهي بود كه پا به طوفان نهاد. معني طوفان همين است.

موراكامي رمان‌هاي بسياري درباره‌ي مردان جوان، سرسخت و نااميد نوشته و كافكا از اين قاعده مستثنا نيست. در عمق چشمان تاريك و شيدايش، تجربه‌هاي جنسي‌اش مانند ماساژ يك نوجوان يا رابطه با زني كه شايد هم سن مادرش بوده، به شكل بي‌تجربگي‌هايي از سر شهوت ظاهر مي‌شوند كه در پشت آن ترس و سادگي دوران جواني نهفته است. تا پايان داستان كافكا گمراهي و ضرر و زيان‌هاي بسياري را تجربه مي‌كند و اين تجربه‌هاي او در پايان داستان شدت مي‌گيرد و او را ضعيف و بي‌قدرت مي‌كند. همين امر سبب مي‌شود تا داستان جواني و كج‌خلقي‌هايش ارزش شنيدن و صبر ما را داشته باشد.

اگر تو مرا به ياد آري، چه اهميتي دارد كه ديگران فراموشم كنند.

اگر كافكا را نفس و ضمير كتاب در نظر بگيريم، ناكاتاي پير نقش ذهن آن را دارد. او سعي مي‌كند اعتيادش به الكل را كنار بگذارد چرا كه فكر مي‌كند آنچه سبب شده تا همسران گربه صفتش از او دور شوند همين برچسب تبليغاتي روي بطري ويسكي است. چيزهاي بسياري سر راه ناكاتا قرار مي‌گيرند؛ از باران زالو تا كلنل ساندرز؛ با همه‌ي اين‌ها اما ذره‌اي آرامشش به هم نمي‌ريزد. برخلاف مشكلات بسيار، دو داستان به‌تدريج به يكديگر گره مي‌خورند و درنهايت نوعي رهايي لذت‌بخش را سبب مي‌شوند.

بستن چشمانت هيچ‌چيز را تغيير نخواهد داد. صرفاً به اين دليل كه نمي‌خواهي شاهد اتفاقات پيرامونت باشي هيچ‌چيز ناپديد نخواهد شد. در واقع، اين بار كه چشمانت را بازكني، همه‌چيز بدتر از قبل خواهد بود. حقيقت دنيا اين‌گونه است. چشمانت را باز نگه‌دار. فقط يك بزدل است كه چشمانش را مي‌بندد. بستن چشمانت و گرفتن گوش‌هايت زمان را متوقف نخواهد كرد.

روندي كه موراكامي در اين داستان پيش مي‌گيرد شبيه به همان روندي است كه پل استر و جاناتان لتم پيش مي‌گيرند. روندي كه با غرابتي ظاهري پيش مي‌رود و جنبه‌ي روانشناسي به خود مي‌گيرد؛ و همه‌ي ما به‌خوبي ميدانيم اين روند مي‌تواند كاري كند كه حتي وحشيانه‌ترين و خلاقانه‌ترين رمان هم اثري معمولي به نظر برسد.

مكس وينتر– نيويورك سي تي

**با تشكر از سركار خانم نوشين تفسيري كه در ويراستاري اين مقاله ما را هم‌ياري كردند.**

معرفي كتاب چنين گفت زرتشت

۱۸ بازديد

معرفي كتاب چنين گفت زرتشت اثر فريدريش نيچه

در جستجوي ابر انسان

خريد كتاب چنين گفت زرتشت

تأثيرگذارترين اثر فلسفي نيچه

در دسترس‌ترين و تأثيرگذارترين اثر فلسفي نيچه چنين گفت زرتشت است كه نه‌تنها بد جلوه داده‌شده بلكه نقل‌قول‌هايي كه از آن شده هم بسيار نادرست هستند؛ اما نسخه‌ي اصل كتاب بسيار تأثيرگذار و درخشان است. نيچه يكي از انقلابي‌ترين و آشوبگرترين متفكران فلسفه‌ي غرب بود. كتاب «چنين گفت زرتشت» به‌عنوان يكي از مشهورترين و اثرگذارترين كارهاي او در ذهن‌ها باقي‌مانده است.

اين كتاب به توصيف اين موضوع مي‌پردازد كه چگونه پيامبر باستاني ايران، زرتشت، از خلوتگاهش در ميان كوه‌ها خارج مي‌شود تا به جهانيان بگويد كه خداوند مرده است و يك اَبَر انسان، انساني با ويژگي‌هاي خدايان، جانشين او خواهد بود. نيچه با آوردن جمله‌ي «خدا مرده است»، تأكيد مي‌كند كه حقيقت زندگي را بايد در الفاظ و اصطلاحات خالص انساني يافت.

بعدها، اين گفته‌ي او درباره‌ي ابر انسان و ميل به قدرت همگي به تسخير عقايد نازي درآمد و با آن پيوند خورد. با قدرتي هيجان‌انگيز و درخشندگي شاعرانه، نيچه اين موضوع را به بحث مي‌گذارد كه معني وجود را نبايد در تقوا و خداترسي مذهبي و يا اطاعت همراه با فروتني جست‌وجو كرد. بلكه آن را بايد در يك نيروي زندگي كه قدرت محض باشد يافت. نيرويي كه آزاد، پرشور و هيجان و پر هرج‌ومرج باشد.

 فردريش نيچه

 فردريش نيچه (۱۸۴۴-۱۹۰۰) در ۲۴ سالگي كرسي دار فلسفه‌ي كلاسيك در دانشگاه بازل شد و درنهايت در سال ۱۸۷۹ به دليل بيماري مجبور به كناره‌گيري از مقامش گرديد. او خود را از جامعه جدا كرد تا زماني كه در سال ۱۸۹۹ كاملاً هشياري‌اش را از دست داد. يك متفكر اصيل و نيرومند كه تأثير قابل‌توجهي بر نويسندگان پس از خود داشت. نويسندگاني مثل جورج برناردشاو، دي. اچ. لارنس، توماس مان و ژان پل سارتر. اگر از مطالعه‌ي كتاب چنين گفت زرتشت لذت برديد، امكان دارد از مطالعه‌ي فراسوي نيك و بد هم لذت ببريد.

معرفي كتاب رنج هاي ورتر جوان

۱۸ بازديد

 

نقد كتاب «رنج‌هاي ورتر جوان» اثر يوهان ولفگانگ فون گوته

رنج‌هاي گوته‌ي جان از زبان ورتر

 

 

هنگامي‌كه اين كتاب در سال ۱۷۷۴ براي اولين بار منتشر شد، طرفداران بسياري پيدا كرد. خوانندگان اروپايي، شيفته‌ي بي‌قراري‌هاي هيجان‌انگيز «ورتر» شدند؛ ورتري كه احساسات شديد و اشتياق فراوانش، سرانجام او را به نابودي كشاند. شيفتگي مردم نسبت به اين اثر گوته تا جايي پيش رفت كه حتي به تقليد از شخصيت‌هاي داستان، لباس مي‌پوشيدند و كار بدان جا رسيد كه شخصي با نسخه‌اي از كتاب در جيبش، دست به خودكشي زد. اين رمان مهيج سبب برانگيخته‌شدن حس انزوا، وسواس و احساسات دروني پيچيده ميان مردم شد.

براي گوته اما اولين رمانش در حقيقت تلاشي بود براي فرار از خود؛ فرار از بخشي كه جوان، سردرگم و آشفته بود. او اين نگارش غيرمستقيم از زندگي خود را، راهي براي پاك‌سازي نفس مي‌پنداشت.

شروع كتاب از جايي است كه ورتر جوان به دنبال راهي براي رهايي از عشق و گرفتاري‌هايش به روستايي رفته و انزوا پيشه مي‌كند؛ در بهشت خودساخته مشغول به زندگي مي‌شود تا اينكه عشق و دل‌باختگي به شارلوت، زندگي او را دگرگون مي‌سازد. شارلوت باوجوداينكه به شخصي ديگر وعده‌ي ازدواج داده است، نمي‌تواند عواطف او را ناديده بگيرد و اين رمان سرانجام نمايي از رنج‌هاي ورتر جوان مي‌شود. ورتر در تلاش است تا از احساساتش نسبت به شارلوت بكاهد اما درنهايت به خود مي‌قبولاند كه نابودي‌اش تنها راه باقي‌مانده براي اين مصيبت است.

باوجود غضب و عشق ورتر و همين‌طور تفكر هملت‌گونه نسبت به طبيعت و مذهب مي‌توان حدس زد شاهكار بعدي گوته، نمايش‌نامه‌ي فاوست، چه موضوعي را در بر مي‌گيرد.

اگرچه گوته بخش قابل‌توجهي از موفقيت خود در داستان‌نويسي را مديون خاطرات تلخ جواني و عشق يك‌طرفه‌اش است، اما نامه‌هاي ورتر پر است از توصيف‌هاي ناخوشايند از عشق «حقيقي» گوته، شارلوت باف و شوهرش. تجسم گوته از شخصيتي كه درواقع خود دوم او است، تركيبي از تحسين و تحقير مي‌باشد. دريكي از جديدترين ترجمه‌هاي كتاب، به طرز ماهرانه‌اي توجه خواننده به عناصري از داستان جلب مي‌شود كه نشان‌دهنده‌ي نفرت گوته از خودش است. با خواندن اين اثر درمي‌يابيم كه گوته به‌شدت خواستار اين بوده تا موضوعي را به دست فراموشي بسپارد؛ بخشي از خودش و يا بهتر بگوييم: «رنج‌هاي ورتر جوان» را.

اين كتاب با ترجمه‌هاي زير در كتاب‌فروشي كاواك موجود مي‌باشد:

رنج هاي ورتر جوان | ترجمه‌ي سعيد فيروزآبادي | انتشارات جامي

رنج‌هاي ورتر جوان | ترجمه‌ي محمود حدادي | نشر ماهي

رنجهاي ورتر جوان | ترجمه‌ي حميد عنايت | انتشارات دنياي كتاب

معرفي كتاب ميهمان

۱۶ بازديد

معرفي كتاب ميهمان

فردگرايي نامحدود

خريد كتاب ميهمان

«ميهمان» روايت زن و مردي است هنرمند كه با وجود داشتن رابطه‌ي خوب، همديگر را در امور شخصي آزاد گذاشته‌اند؛ اما اين آزادي در انتهاي داستان براي خواننده مسئله‌ساز مي‌شود. فرانسواز و پي‌ير، زن و شوهري هستند كه در تئاتر فعاليت مي‌كنند و همكاران زيادي دارند. در اين ميان دختري به نام گزاوير نظر اين زن و مرد را جلب مي‌كند و در نهايت آن‌ها تصميم مي‌گيرند گزاوير را وارد رابطه‌ي دو نفره‌ي خود كنند…

رمان «ميهمان» پيام‌آور فردگرايي نامحدود است كه در آن فرانسواز و پي‌ير در نوعي تباني عليه دنيا شركت مي‌كنند. ورود گزاوير به رابطه‌ي آن دو، توافقي است ميان دو انسان كه به شيوه‌اي كه خود براي زندگي‌شان محوري مي‌دانند يگانه شده‌اند. رابطه‌ي فرانسواز و پي‌ير را به‌ زحمت مي‌توان منظومه‌اي رمانتيك دانست؛ اما رابطه‌ي آن‌ها همراه با نوعي يكپارچگي و توجه متقابل است كه در آن هر دو براي تجربه‌ي رابطه‌ي سوم، گزاوير را به خلوت خود راه مي‌دهند و گزاوير كه تنها در پي محك زدن جاذبه‌ي جسمي خود است، در ابتدا وارد اين رابطه مي‌شود اما درنهايت وقتي پيشنهاد جديدي مي‌يابد و پي‌ير نيز حاضر نمي‌شود رابطه‌اش را با فرانسواز ترك كند، شروع به ناسازگاري مي‌كند. در اين‌طرف فرانسواز اگرچه در ابتدا، از ورود گزاوير رضايت قلبي داشت، در نهايت، حسادت زنانه، مانع تجربه‌ي ادامه‌ي اين روند مي‌شود و از حضور گزاوير در كنار پي‌ير مي‌رنجد.

زنان «ميهمان» نيز مثل ديگر زنان آثار او با هم‌جنسان خود رفتار خوبي ندارند. وقتي بر سر مردي باهم رقابت دارند رفتار آن‌ها بسيار بدخواهانه است. مثل قتل گزاوير توسط فرانسواز. او به‌نوعي واقعيت قدرت مردان و وابستگي زنان به آن‌ها را در اين كتاب عيان كرده است.

مسئله‌ي ديگر در «ميهمان» اين است كه دوبووار نشان مي‌دهد مردان و زنان چگونه در گروه‌هاي سياسي و به شيوه‌اي خردمندانه باهم رابطه برقرار مي‌كنند، اما نشان نمي‌دهد كه مردان و زنان در جنس مخالف چه مي‌جويند كه در هم‌جنسان خود نمي‌يابند؟ در روابطي كه بيش از همه سرشار و تحول‌يافته نشان داده مي‌شود جاي جنسيت خالي است و آنچه دو طرف را پيوند مي‌دهد، دوستي عميق است كه مي‌تواند ميان دو مرد يا دو زن وجود داشته باشد. آيا مي‌توان گفت، اين واكنشي است به آگاهي رشدنيافته‌ي سياسي و روشنفكرانه‌ي اكثريت زنان؟

درنهايت بايد گفت، دوبووار به‌ صراحت اعلام كرده كه «ميهمان» را مي‌توان به‌ نوعي خود زندگي‌نامه تلقي كرد. اگر اين جمله درست باشد، مي‌توان نتيجه گرفت كه «ميهمان» كتابي است با ويژگي مردسالارانه، زيرا زن وقتي عميقاً آزاد توصيف مي‌شود كه از الگوي مردانه‌ي مسؤوليت‌هاي حرفه‌اي پيروي كند. فرانسواز مانند مردان به دليل داشتن تجربه‌ي عشقي خارج از خانواده و به‌عنوان نماد زن آزاد، گزاوير رقيب خود را از ميان برمي‌دارد و به‌نوعي همان خشونتي را به كار مي‌برد كه ويژگي مردان است نه زنان.

 

معرفي كتاب جنس دوم

۱۴ بازديد

معرفي كتاب جنس دوم

محدوديت‌هاي زيست‌شناختي زنان

خريد كتاب جنس دوم

سيمون دو بووار در كتابش ابتدا به محدوديت‌هاي زيست‌شناختي زنان اشاره مي‌كند. سپس به اين مي‌پردازد كه اين محدوديت‌ها اگرچه مهم‌اند، اما نمي‌توانند عامل انقياد زن توجيه شوند. سپس به دوران زن‌سالاري در تاريخ مي‌پردازد. البته معتقد است كه باوجود الهه بودن زن، او از حقوق اجتماعي محروم بوده است. بعد به اين مي‌پردازد كه قبل از دوران سرمايه‌داري زن در كليت موجودي پست تلقي مي‌شد و پس‌ازآن، زن تنها مايه‌ي احترام بود.

بعد از صنعتي شدن و ورود زن به كارگاه‌ها، وضع او به‌شدت رقت‌انگيز مي‌شود. در ادامه به جنبش حق رأي اشاره مي‌كند و بعد به اين مي‌پردازد كه علت عقب‌ماندگي زن‌ها، كهتري آن‌ها در تاريخ بوده است. پس‌ازآن است كه خواست‌هاي زنان را مطرح مي‌كند. در ادامه كارخانه‌داري را زير سؤال مي‌برد. او مي‌گويد زن با ازدواج رعيت مرد مي‌شود. سپس مي‌گويد به‌واقع زن‌ها از تماس جنسي در ازدواج لذت نمي‌برند. به نظر دو بووار ازدواج زن را نابود مي‌كند و استعدادهاي او را به فنا مي‌دهد.

دو بووار سپس به مادري مي‌پردازد و اينكه جلوگيري از سقط‌جنين موجب تولد فرزندان ناخواسته مي‌شود. به نظر دو بووار چيزي كه به آن غريزه‌ي مادري مي‌گويند، اساساً پديده‌اي اجتماعي است و مي‌تواند وجود نداشته باشد. سپس به آرايش و لباس اشاره مي‌كند و مي‌گويد جامعه از زن مي‌خواهد خود را يك شيء جنسي ببيند. علاوه بر پوشش و آرايش، يكي ديگر از بيگاري‌هايي كه اجتماع به زن تحميل مي‌كند ديد و بازديد است.

او بايد به بهترين وجه پذيرايي كند؛ ظرف‌هاي بلوري خود را به معرض نمايش بگذارد و… . سپس به بردگي زن در روسپي‌گري مي‌پردازد و البته مي‌گويد درواقع اين روسپي‌گري هم مانند ازدواج نوعي معامله است. او در بحثش از زن مستقل مي‌گويد اين حقوق اگر با استقلال اقتصادي همراه نباشد فايده‌اي ندارد. او با اشاره به وظايف مادري كه به‌صورت سنتي بر عهده زن گذاشته‌شده است اشاره مي‌كند كه زن مستقل امروزه بين منافع حرفه‌اي و اميال طبيعي‌اش دوپاره شده است. درباره‌ي زن و هنر نيز نويسنده معتقد است هنر تنها به زنان كمك مي‌كند كه خودشان را به نمايش بگذارند و نارسيسمشان را بروز دهند. او در رابطه با نظام تعليم و تربيت بيان مي‌كند تمام آموزش‌هاي زنان توطئه‌اي است كه راه‌هاي طغيان را بر او ببندند. در پايان نويسنده دنياي برابر را دنيايي مي‌داند كه در آن هيچ مرزي ناشي از طبقه يا جنسيت به وجود نيايد.

معرفي كتاب تنهايي پرهياهو

۱۷ بازديد

معرفي كتاب تنهايي پرهياهو

شاهكاري از هرابال

خريد كتاب تنهايي پرهياهو

اثري ديگر از بهوميل هرابال؛ داستاني غم‌انگيز با سيري شناور و تكان‌دهنده درباره‌ي زندگي در كشوري كمونيستي؛ اما اين بار با حكايتي جذاب و هوشمندانه؛ داستاني درباره‌ي يك مرد و كتاب‌هايش. راوي داستان، هانتا، به مدت ۳۵ سال در يك زيرزمين در شهر پراگ زحمت مي‌كشد بي‌آنكه حتي به تعطيلات برود.

شغل هانتا اين است كه كاغذهاي باطله را در گوني جمع‌آوري و آماده‌ي بازيافت كند. در همين ۳۵ سال، هانتا نه‌تنها با عشق هر كتاب يا اثر هنري كه از ميان زباله‌ها پيدا مي‌كند، جمع (اتاق‌خواب او پر است از اين كتاب‌ها كه به طرز خطرناكي هم سنگين هستند.) و تمامي آن‌ها را از اراسموس، نيچه و افلاطون گرفته تا كانت، لائوتسه، سنكا، ليندبرگ و جكسون پولاك، مطالعه كرده است.

هانتا مانند يك مخزن اطلاعات است و اين در حالي است كه او تحصيل نكرده است و مسئول جمع‌آوري زباله است. هانتا اغلب به علت سروسامان دادن كاغذهاي باطله‌ي قصابي از سر تا پا آغشته به خون و اكثر مواقع ظاهر نامرتبي دارد. او با فكر كردن پي‌درپي درباره‌ي مفهوم شغلش در اين سازمان قديمي واقع در پراگ، كم‌كم تبديل به يك فيلسوف هنرمند مي‌شود و همين موضوع سبب مي‌شود نمادها برايش مفهوم تازه‌اي پيدا كنند؛ فيلسوفي كه از زباله‌هاي جمع شده با دقت و حوصله، شاهكارهايي خلق مي‌كند. «جمع‌كردن گوني‌هاي كاغذ باطله… در قلب هر يك از گوني‌ها يك فيلسوف هست».

پيام كتاب درباره‌ي تلاشي براي جلوگيري از نابودي فرهنگ يك ملت به دست خودش است؛ تلاشي بي‌فايده. شور و شوق هانتا كه با مطالعه‌ي كتاب دوچندان شده، با خاطرات جواني‌اش همراه مي‌شود. خاطراتي چون مرگ مادرش و عشق بي‌دريغش نسبت به دختري كولي كه توسط حكومت نازي كشته‌شد.

قدرت داستان‌سرايي هرابال، مديون اساتيد بزرگي چون كافكا، بكت و ولتر است. آثار هرابال فريادي است از صميم قلب براي فرهنگ؛ فريادي به بلندي و رسايي هميشه با بياني ساده و بي‌نظير.

معرفي كتاب مسخ

۱۶ بازديد

معرفي كتاب مسخ

معرفي رمان مسخ اثر فرانتس كافكا

رمان مسخ اثر فرانتس كافكا در كنار اثري كه بعد از مرگ او چاپ شد، يعني محاكمه، يكي از شناخته‌شده‌ترين كارهاي اوست. مسخ داستان زندگي گرگور سامسا را روايت مي‌كند. او يك روز صبح از خواب بيدار مي‌شود و متوجه مي‌شود نه‌تنها از قطاري كه بايد براي سفر كاري خود به آن مي‌رسيده جامانده بلكه مشكل بزرگ‌تري هم براي او به وجود آمده است: به يك حشره تبديل‌شده است. به‌هرحال كافكا با صراحت در متن رمان ذكر نمي‌كند كه مرد به سوسك تبديل مي‌شود يا نه. اين ماجرا به‌طور نمادين زندگي گذشته‌ي سامسا و زندگيِ حال و حاضر او را شرح مي‌دهد و درد و رنجش را توصيف مي‌كند.

اما رمان مسخ وراي فضاي تاريك و نگران‌كننده‌ي مردي كه به حشره‌ي رقت‌انگيزي تبديل‌شده، پيام‌هاي زيادي دارد. اين داستانِ نمادين درباره‌ي مرد جواني است كه نان‌آور خانواده است و ناگهان دچار يك بيماري (تبديل‌شدن به يك حشره) مي‌شود؛ عكس‌العمل خانواده‌اش به اين ماجرا (اندوه، سرافكندگي، استقامت، ناسازگاري و سپس نفرت) و مرگ نهايي او كه حس «آرامش و آسودگي» را براي خانواده‌اش به همراه دارد در داستان توصيف‌شده است. اين داستان درباره‌ي فردي است كه به بيماري‌اي دچار مي‌شود كه هيچ كنترلي بر آن ندارد و حتي نمي‌داند چطور ادامه پيدا مي‌كند و چه تأثيري بر زندگي او و خانواده‌اش مي‌گذارد.

در ابتداي كتاب ممكن است به نظر برسد كه گرگور سامسا و تغيير شكلي كه دچار آن مي‌شود، استعاره‌اي از بيماري سرطان و يا بيماري‌هايي شبيه به آن است، اما در واقع وقتي نااميديِ خانواده از شرايط و تغيير ظاهر او را به‌حساب مي‌آوريم در احتمالات خود شك مي‌كنيم. به‌هرحال درك اين رمان برايمان آسان‌تر خواهد بود اگر آن را به بيماري خاصي ربط ندهيم. هرچه جنبه‌ي انساني داستان بيشتر مي‌شود، درك عكس‌العمل مدير گره گور، والدين او، خواهرش، خدمتكارانش و سپس سه مستأجر آنها براي خواننده آسان‌تر مي‌شود.

 بااين‌حال، نيمه‌ي انسانيِ داستان به خاطر اتفاقات نامعقول تا حدي محدود باقي مي‌ماند. گرگور ناگهان بي‌هيچ دليل مشخصي به يك حشره‌ي بزرگ تبديل مي‌شود. كافكا هرگز درباره‌ي مجازات يا اين‌كه گرگور پيش از روزي كه به حشره تبديل شود «پسر بدي» بوده حرفي نمي‌زند. همه‌ي شخصيت‌هاي داستان ازجمله خود گرگور، واكنشي غيرمنطقي نسبت به تغيير شكل او دارند. هيچ‌كدام از آن‌ها نه از خود مي‌پرسند كه چرا ظاهر گرگور تغيير كرده، نه حتي در اولين برخورد از ظاهر او حيرت مي‌كنند. واكنش طبيعي در آن لحظه، ترس و شايد نااميدي است. مدير گرگور و پدرش شايد تنها كساني هستند كه ابراز ترس مي‌كنند اما مادرش تنها به‌سادگي غش مي‌كند؛ كه بيان آن است كه او دچار شوك شده اما وقتي به هوش مي‌آيد هيچ نشانه‌اي از شوك و ترس در رفتارش ديده نمي‌شود. خواهر گرگور اما اين موضوع را مي‌پذيرد و زن مستخدم به آن‌ها التماس مي‌كند كه بگذارند ازآنجا برود.

از تغيير شكل گرگور و اثري كه روي او مي‌گذارد، هم مي‌توان برداشتي نمادين داشت و هم خير. روند اين تغيير تمام روابطي كه ميان ذهن گرگور و بدن اوست را از بين مي‌برد. درحالي‌كه بدنش يك حشره با تمام ويژگي‌هايي آن است، مغزش، مغز انسان باقي مي‌ماند، با همان پيچيدگي در روند تفكر كه خواننده در طول كتاب آن را حس مي‌كند. فرد بايد گسترده‌تر بينديشد و درباره‌ي اين موضوع فكر كند كه رمان كافكا چگونه عدم ارتباط ميان مغز و بدن انسان را در روزگار مدرن نشان مي‌دهد. درباره‌ي اين‌كه چگونه همه‌ي ما با مغزي زندگي مي‌كنيم كه ماهيتي كاملاً متفاوت با حركات بدنمان دارد و اينكه چگونه هر يك نيازهاي متفاوتي دارند و البته اين مسئله مي‌تواند با انتقاد و مخالفت‌هايي روبه‌رو شود. چنين چيزي طبيعت ادبيات است.

علي‌رغم تمام پوچي‌ها و اتفاقات نامعقولي كه در مسخ رخ مي‌دهد اين اثر يكي از شناخته‌شده‌ترين رمان‌هاي كافكا باقي مي‌ماند. تركيب نمادين و نامعقول اين كتاب همان چيزي است كه رمان را پيچيده و جالب مي‌كند. بااين‌همه اين كتاب موردعلاقه‌ي همه نيست و اين موضوع هم به روش مشابه مي‌تواند توضيح داده شود، هركسي علاقه ندارد كتابي شبيه مسخ را بخواند و با اين وجود اين كتاب هنوز هم ارزش خواندن را دارد. هيچ‌وقت نمي‌دانيد چه زمان ممكن است از مطالعه‌ي كتابي عجيب لذت ببريد.

اولين ترجمه‌ي اين اثر از روي نسخه‌ي فرانسوي و به قلم صادق هدايت منتشر شده است. ترجمه‌ي ديگر از فرزانه طاهري در سال ۱۳۶۸ توسط انتشارات نيلوفر منتشرشده كه از زبان انگليسي بوده است. ترجمه‌ي ديگر از علي‌اصغر حداد و از متن اصلي آلماني و توسط نشر ماهي به چاپ رسيده است.

جهت خريد هر يك از كتاب‌ها بر روي عبارت مورد نظر كليك نماييد:

كتاب مسخ-مترجم: صادق هدايت-ناشر: جامه‌دران,

خريد كتاب مسخ | درباره‌ي مسخ-مترجم: فرزانه طاهري-ناشر: نيلوفر,

كتاب مسخ و داستان‌هاي ديگر-مترجم: علي‌اصغر حداد-ناشر: ماهي,

خريد كتاب مسخ و داستان‌هاي ديگر-مترجم: صادق هدايت | حسن قائميان-ناشر: جامي,

خريد كتاب مسخ: نسخه انتقادي نورتن پيشينه و زمينه نقد-مترجم: فرزانه‌ طاهري-ناشر: نيلوفر,