معرفي كتاب جنس دوم
محدوديتهاي زيستشناختي زنان
سيمون دو بووار در كتابش ابتدا به محدوديتهاي زيستشناختي زنان اشاره ميكند. سپس به اين ميپردازد كه اين محدوديتها اگرچه مهماند، اما نميتوانند عامل انقياد زن توجيه شوند. سپس به دوران زنسالاري در تاريخ ميپردازد. البته معتقد است كه باوجود الهه بودن زن، او از حقوق اجتماعي محروم بوده است. بعد به اين ميپردازد كه قبل از دوران سرمايهداري زن در كليت موجودي پست تلقي ميشد و پسازآن، زن تنها مايهي احترام بود.
بعد از صنعتي شدن و ورود زن به كارگاهها، وضع او بهشدت رقتانگيز ميشود. در ادامه به جنبش حق رأي اشاره ميكند و بعد به اين ميپردازد كه علت عقبماندگي زنها، كهتري آنها در تاريخ بوده است. پسازآن است كه خواستهاي زنان را مطرح ميكند. در ادامه كارخانهداري را زير سؤال ميبرد. او ميگويد زن با ازدواج رعيت مرد ميشود. سپس ميگويد بهواقع زنها از تماس جنسي در ازدواج لذت نميبرند. به نظر دو بووار ازدواج زن را نابود ميكند و استعدادهاي او را به فنا ميدهد.
دو بووار سپس به مادري ميپردازد و اينكه جلوگيري از سقطجنين موجب تولد فرزندان ناخواسته ميشود. به نظر دو بووار چيزي كه به آن غريزهي مادري ميگويند، اساساً پديدهاي اجتماعي است و ميتواند وجود نداشته باشد. سپس به آرايش و لباس اشاره ميكند و ميگويد جامعه از زن ميخواهد خود را يك شيء جنسي ببيند. علاوه بر پوشش و آرايش، يكي ديگر از بيگاريهايي كه اجتماع به زن تحميل ميكند ديد و بازديد است.
او بايد به بهترين وجه پذيرايي كند؛ ظرفهاي بلوري خود را به معرض نمايش بگذارد و… . سپس به بردگي زن در روسپيگري ميپردازد و البته ميگويد درواقع اين روسپيگري هم مانند ازدواج نوعي معامله است. او در بحثش از زن مستقل ميگويد اين حقوق اگر با استقلال اقتصادي همراه نباشد فايدهاي ندارد. او با اشاره به وظايف مادري كه بهصورت سنتي بر عهده زن گذاشتهشده است اشاره ميكند كه زن مستقل امروزه بين منافع حرفهاي و اميال طبيعياش دوپاره شده است. دربارهي زن و هنر نيز نويسنده معتقد است هنر تنها به زنان كمك ميكند كه خودشان را به نمايش بگذارند و نارسيسمشان را بروز دهند. او در رابطه با نظام تعليم و تربيت بيان ميكند تمام آموزشهاي زنان توطئهاي است كه راههاي طغيان را بر او ببندند. در پايان نويسنده دنياي برابر را دنيايي ميداند كه در آن هيچ مرزي ناشي از طبقه يا جنسيت به وجود نيايد.