معرفي كتاب چنين گفت زرتشت اثر فريدريش نيچه
در جستجوي ابر انسان

تأثيرگذارترين اثر فلسفي نيچه
در دسترسترين و تأثيرگذارترين اثر فلسفي نيچه چنين گفت زرتشت است كه نهتنها بد جلوه دادهشده بلكه نقلقولهايي كه از آن شده هم بسيار نادرست هستند؛ اما نسخهي اصل كتاب بسيار تأثيرگذار و درخشان است. نيچه يكي از انقلابيترين و آشوبگرترين متفكران فلسفهي غرب بود. كتاب «چنين گفت زرتشت» بهعنوان يكي از مشهورترين و اثرگذارترين كارهاي او در ذهنها باقيمانده است.
اين كتاب به توصيف اين موضوع ميپردازد كه چگونه پيامبر باستاني ايران، زرتشت، از خلوتگاهش در ميان كوهها خارج ميشود تا به جهانيان بگويد كه خداوند مرده است و يك اَبَر انسان، انساني با ويژگيهاي خدايان، جانشين او خواهد بود. نيچه با آوردن جملهي «خدا مرده است»، تأكيد ميكند كه حقيقت زندگي را بايد در الفاظ و اصطلاحات خالص انساني يافت.
بعدها، اين گفتهي او دربارهي ابر انسان و ميل به قدرت همگي به تسخير عقايد نازي درآمد و با آن پيوند خورد. با قدرتي هيجانانگيز و درخشندگي شاعرانه، نيچه اين موضوع را به بحث ميگذارد كه معني وجود را نبايد در تقوا و خداترسي مذهبي و يا اطاعت همراه با فروتني جستوجو كرد. بلكه آن را بايد در يك نيروي زندگي كه قدرت محض باشد يافت. نيرويي كه آزاد، پرشور و هيجان و پر هرجومرج باشد.
فردريش نيچه
فردريش نيچه (۱۸۴۴-۱۹۰۰) در ۲۴ سالگي كرسي دار فلسفهي كلاسيك در دانشگاه بازل شد و درنهايت در سال ۱۸۷۹ به دليل بيماري مجبور به كنارهگيري از مقامش گرديد. او خود را از جامعه جدا كرد تا زماني كه در سال ۱۸۹۹ كاملاً هشيارياش را از دست داد. يك متفكر اصيل و نيرومند كه تأثير قابلتوجهي بر نويسندگان پس از خود داشت. نويسندگاني مثل جورج برناردشاو، دي. اچ. لارنس، توماس مان و ژان پل سارتر. اگر از مطالعهي كتاب چنين گفت زرتشت لذت برديد، امكان دارد از مطالعهي فراسوي نيك و بد هم لذت ببريد.