معرفی کتاب مارکس و اخلاق

معرفي انواع كتاب با موضوعات مختلف

معرفی کتاب مارکس و اخلاق

۸ بازديد

معرفی کتاب مارکس و اخلاق

اثر فیلیپ کین، آلن وود و تونی برنز

خرید کتاب مارکس و اخلاق

کتاب مارکس و اخلاق نوشته‌ی فیلیپ کین و با همکاری آلن وود و تونی برنز نخستین بار در سال ۱۹۸۸ انتشار یافت. فیلیپ کین در این کتاب کوشیده‌است در قالب چند مقاله تحولات اخلاق مارکس را روی کاغذ بیاورد. برگردان فارسی کتاب مارکس و اخلاق با ترجمه‌ی پوریا گل‌شناس و به همت نشر ژرف در دسترس علاقه‌مندان قرارگرفته است.

تحولات اخلاق مارکس

همان‌طور که پیش‌ازاین گفته شد، در کتاب مارکس و اخلاق نویسنده سعی کرده است تحولات افکار و اخلاق مارکس را در دوره‌های گوناگون به مخاطب بنمایاند. اخلاق مارکس با تغییر تفکرات او در طولانی‌مدت دستخوش تغییر و تحولات بسیاری شد.

 مارکس در نوشته‌‌های ابتدایی خود اخلاق را بر مبنای عصاره‌ی مفهومی بسیار نزدیک به کار ارسطو پایه‌گذاری کرده بود و کوشید تا آن را به مفهوم «امر مطلق» کانت پیوند دهد. در سال‌های ۱۸۴۵ تا ۱۸۴۶، مارکس که اخلاق را با ماتریالیسم تاریخی خود ناسازگار می‌دید، این دیدگاه را رها کرد. در کارهای بعدی او جبرگرایی وی به‌وضوح قابل‌مشاهده است. گرچه مارکس دیگر در پی نفی اخلاق نبود اما در طلب جامعه‌ای بود که بر پایه‌ی همبستگی خودجوش ساخته‌شده باشد و در جهت تحقق این امر، قصد داشت اخلاق را از محدودیت و جبر سنگین فراتر ببرد.

فلسفه‌ی اخلاق و اندیشه‌های مارکس

فلسفه‌ی اخلاق چه سنخیتی با اندیشه‌های مارکس دارد؟ در پاسخ به این سؤال می‌بایست توجه داشت که فلسفه‌ی مارکس بر مفهوم آگاهی تأکید فراوان دارد و باور دارد تنها آگاهی است که می‌تواند بشر را آزاد کند و جهانی نو بیافریند. اینکه آفرینش این جهان نو امکان‌پذیر است یا خیر را خود مارکس نیز مطرح نکرده است؛ اما واضح است که اگر رؤیای این جهان آزاد را در سر می‌پرورانیم باید بدانیم برای تحقق این رؤیا و تبدیل آن به امری ممکن و رخدادپذیر، با چه پرسش‌هایی مواجهیم.

فلسفه‌ی اخلاق از هسته‌های اصلی هر دستگاه فلسفی است و نمی‌توان آن را از جهان‌بینی، شناخت‌شناسی، نظریه‌ی عدالت و فلسفه‌ی سیاسی جدا کرد. از همین روی فهم هر رویکرد فلسفی در گروی فهم آن به‌سان یک کل همبسته است و این خود در گروی فهم ژرف‌نگرانه‌ی تاریخ آن است.

پرسمان اخلاق نزد مارکس، راهی برای درک اندیشه‌های او

به این دلیل است که با پیش‌کشیدن پرسمان اخلاق نزد مارکس، می‌توان راه را بر فهم ساختار پیچیده‌ی اندیشه‌ی او، چه در جهان‌بینی انسان‌شناختی و چه در فلسفه‌ی سیاسی گشود و راه را برای فهم نقش مارکس در تاریخ فلسفه باز کرد. در کتاب مارکس و اخلاق، نویسنده مقالاتی در همین باب گردآورده که در گشایش راهی به‌سوی این شناخت مؤثر خواهند بود.

برشی از کتاب

این ادعا که مارکس جوان از ارسطو تأثیر پذیرفته بود، تازه نیست و همچنین برخی از شارحان می‌پذیرند که رابطه‌ای میان مارکس جوان و کانت و یا آن مارکسی که از کانت تأثیر گرفته است، وجود دارد، اما بسیار اندک کسانی می‌پذیرند که مارکس تا بدان حدی که من مدعی‌ام از کانت تأثیر گرفته باشد. اگرچه نمی‌توان مارکس را به‌سادگی کانت‌کیش خواند.

او تنها بخش‌هایی از اندیشه‌ی کانت را برای اهداف خودش به کار گرفته و بقیه را، همچون بخش‌های مهمی از مفهوم آزادی نزد او، انکار کرده است. با‌این‌حال، امیدوارم نشان دهم که کانت و مارکس از بسیاری جهات باهم همراه‌اند و در معنایی بسیار ویژه، مارکس در به‌کارگیری مفهوم امر مطلق، کانت‌کیش است.

 
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.