معرفی کتاب میعاد در سپیده‌دم

معرفي انواع كتاب با موضوعات مختلف

معرفی کتاب میعاد در سپیده‌دم

۱۵ بازديد

کتاب میعاد در سپیده‌دم

 

 
خرید کتاب میعاد در سپیده‌دم

رومن گاری در کتاب میعاد در سپیده‌دم از ازخودگذشتگی‌های یک مادر می‌نویسد. مادری تنها و تهی‌دست که تمام جانش را می‌گذارد تا فرزندش زندگی خوبی داشته باشد. رومن گاری در این رمان با حفظ ترتیب وقایع از دوران کودکی‌اش می‌گوید و از مادرش و از زندگی‌شان در روسیه، لهستان و فرانسه و خاطرات دورانی را که در جبهه‌ی فرانسه در جنگ جهانی دوم خدمت می‌کرد به یاد می‌آورد. آری. رومن گاری در رمانش از تمام این‌ها سخن می‌گوید اما مهم‌ترین چیزی که از آن می‌نویسد عشقش به مادرش است که زندگی‌اش بود. از رازهایشان می‌نویسد و از دنیای دونفره‌شان. سرزمین عجایبی که از زمزمه‌های مادرش متولد می‌شد و به گوش او جان می‌گرفت. سپیده‌دم مادرش از آینده می‌گفت، از پیروزی‌ها، بزرگی‌ها و عدالت و عشقی که انتظارشان را می‌کشید.

میعاد در سپیده‌دم رمانی است عاشقانه و هیجانی که سرگذشت این نویسنده‌ی فرانسوی را نقل می‌کند و به یکی از آثار مهم ادبیات کلاسیک فرانسه بدل شده است.

مادر رومن گاری زندگی‌اش بود و رنج زندگی‌اش. او رومن را آن‌قدر دوست می‌داشت که برای تمام زندگی‌اش خواب‌وخیال‌ها داشت. پسرش باید افسر می‌شد، یا سیاست‌مدار و یا نویسنده. زندگی رومن گاری جزءبه‌جزء بر اساس آرزوها مادرش برنامه‌ریزی‌شده بود هر کار که می‌کرد به این خاطر بود که مادرش را به رستگاری برساند؛ که مادرش بتواند شکستش در زندگی را از راه پسرش جبران کند وزندگی‌اش را باز پس گیرد.

آنچه در این رمان می‌خوانیم کابوس وحشتناکی است که تن خواننده را به لرزه می‌اندازد. رومن گاری در این رمان از زندگی خودش می‌گوید؛ از ریشه‌هایش که در لهستان بودند و از زمان جنگ و مهاجرت به فرانسه.

میعاد در سپیده‌دم داستان عهدی است که رومن گاری با مادرش بست تا آرزوهای او را برآورده سازد! این عهد عرصه‌ی زندگی را بر او تنگ کرد اما درست همان زمان که همه از پا می‌افتادند همین پیمان برای او دلیلی بود تا راه را ادامه دهد و تسلیم نشود. او می‌فهمید. می‌فهمید که فرانسوی‌ها باید تسلیم می‌شدند تا زنده بمانند و ازاین‌جهت حق با آن‌ها بود. تسلیم آن‌ها اما جهان را از خیلی چیزها محروم می‌کرد همان‌طور که اگر ونگوگ در میانه‌ی راه تسلیم می‌شد و نقاشی را کنار می‌گذاشت جهان از آثار او محروم می‌ماند. رومن گاری نباید تسلیم می‌شد چراکه باید به عهدی که با مادرش بسته بود پایبند می‌ماند.

اما چطور از عهده‌اش برآمد؟

چه راهی پرشکوه‌تر و جذاب‌تر از نوشتن برای توصیف زندگی از پیش برنامه‌ریزی‌شده و تأثیر تلقین بر آن؟ و تکلیف رویکرد مسخره‌مان نسبت به زندگی و وقارش آن زمان که تمام جامعه گویی به روی زندگی چهره درهم‌کشیده است چه می‌شود؟

در سر رومن گاری این می‌گذرد که چیزی هست که او حاضر است زندگی‌اش را وقف آن کند (که کاملاً مردن از سر خواستن زیاد یک‌چیز متفاوت است). او آن چیز را دلیل و محرک زندگی‌اش قرار می‌دهد نه بلای جانش. به گمان او تراژدی اصلی نمایشنامه‌ی فاست آنجا نیست که او می‌خواهد روحش را به شیطان بفروشد؛ تراژدی اصلی این حقیقت است که شیطانی نیست که خریدار روح او باشد.

درنهایت، پس از سال‌ها مبارزه هم در جبهه‌ی آزادی فرانسه و هم برای کسب شهرت و موفقت ادبی، به خانه که می‌رسد و آن زمان که مقام نظامی قابل‌توجهی دارد و هر روزنامه‌ای از نخستین اثر او مقاله‌ای منتشر کرده، متوجه می‌شود که مادرش نیز برای خاطر او از خیلی چیزها گذشته است. میعاد در سپیده‌دم داستان غم‌انگیز عشق و قدرتی فرای دست انسان است.

شاید بتوانیم مادر و حضور دائمی و معنوی او را در زندگی رومن گاری محکوم کنیم اما نمی‌توان با این جمله‌ی او مخالفت کرد: این کتاب حقش جایزه‌ی نوبل است!

خرید آنلاین کتاب از کاواک

https://www.cavack.com/Item/1918

 

 

سارا بوریائی

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.