معرفي كتاب مترو ۲۰۳۳

معرفي انواع كتاب با موضوعات مختلف

معرفي كتاب مترو ۲۰۳۳

۱۳ بازديد

كتاب مترو ۲۰۳۳

اثر ديميتري گلوخوفسكي

خريد كتاب مترو ۲۰۳۳

يك كتاب با نثري عالي كه از بهارخواب‌هاي غيرقابل بيان و غيرقابل توضيح مي‌گويد

سال ۲۰۳۳ است و نسل بشر رو به نابودي است.  چند هزار نفري هم كه باقي‌مانده‌اند از تشعشعات به متروي مسكو پناه برده‌اند تا بتوانند زنده بمانند و راهي نيست كه بفهمند آيا انسان ديگري روي زمين مانده يا خير ده‌ها سال بعد تمام زندگي آن‌ها در مترو خلاصه مي‌شود؛ ايستگاه‌هاي قطار جاي شهرها را گرفته‌اند، ايدئولوژي‌هاي مختلف كم‌كم خود را نشان مي‌دهند و فشنگ اسلحه حكم طلا را دارد. 

آرتيوم، مرد جواني كه از زندگي روي زمين چيز زيادي به ياد ندارد، زندگي خود را دريكي از ايستگاه‌هاي شمالي مترو مي‌گذراند. وي دي ان كي اچ ديواري است كه شمال قطار را از جنوب آن جدا مي‌كند و عليه هرگونه تهديدي است كه از ايستگاه شمالي نشئت گيرد؛ ايستگاهي كه خانه‌ي آرتيوم است تا اينكه يك روز مردي به نام هانتر سر مي‌رسد. او در آرتيوم چيزي مي‌بيند و همين سبب مي‌شد تا به او مأموريتي واگذار كند؛ مأموريت سفر به ايستگاه‌هاي مختلف و ملاقات با ساكنين قطار مسكو.

هرازگاهي داستاني پيدا مي‌شود كه شوكه‌تان كند و اين كتاب از همان داست‌هاست. اين كتاب بي‌هيچ شكي بهترين اثر پسا رستاخيزي  و شايد بهترين اثر فانتزي باشد كه خواهيد خواند. تا حدودي مرا ياد ارباب حلقه‌ها انداخت. در اين فيلم مردي جوان مجبور است مأموريتي خطير و دشوار را با سفر و به جان خريدن انواع خطرها به انجام برساند تا به هدف مشخصي برسد و در اين راه با دوستان و دشمناني آشنا مي‌شود كه شايد به او كمك كنند و يا مانعش شوند. او با پا گذاشتن در اين راه، رشد مي‌كند و درباره‌ي ذات انسان‌ها به معرفت مي‌رسد. اين كتاب را كه بخوانيد شمارا ياد فيلم استاكر، اثر فاخر آندري تاركوفسكي، نيز خواهد انداخت. مايه‌ي تعجب بود اگر گلوخوفسكي از اين فيلم الهام نگرفته بود. اين را ازاين‌جهت ميگويم در كتاب مترو ۲۰۳۳ مرداني كه مأمور رفتن به سطح زمين هستند و براي يافتن سوخت و ديگر مواد جان خود را به خطر مي‌اندازند استاكر نام دارند.

اين داستان فريبنده در يك ايستگاه متروي تنگ و تاريك كه دائماً در معرض خطر است آغاز مي‌شود و در ادامه راه خود را به طرح سؤالاتي درباره‌ي معناي وجود باز مي‌كند؛ مي‌پرسد كه انسان‌ها براي حفظ برخي ظواهر زندگي خود چه‌كار حاضرند بكنند و چگونه خود را به چنين شرايط غيرمعمولي، چون گير افتادن زيرزمين وفق مي‌دهند.

آرتيوم كه سفرش را پيش مي‌گيرد تا با مردي ملاقات كند و همان‌طور كه به او مأموريت داده‌اند پيغامي به او برساند، متوجه مشكلاتي مي‌شود كه گويي هركسي كه با سيستم شهر زيرزميني سروكار دارد با آن آشناست؛ اينكه چگونه در به‌صرفه‌ترين صورت ممكن به مقصد برسد. لندن شهري است كه هر ايستگاه مترو در آن حال و هواي خودش را دارد و با يك نگاه به نقشه و يا علائم روي ديوارها مي‌توانيد بفهميد دقيقاً كجاييد؛ ازنظر من سفر آرتيوم تا حد زيادي به رفت و آمد با متروي لندن شبيه است، تنها با اين فرق كه اين سفر بسيار پرهيجان و پرخطر است. هر ايستگاه براي آرتيوم به‌منزله‌ي يك شهر جديد است؛ شهرهايي كه باهم متحد مي‌شوند، عليه ديگري اعلان‌جنگ مي‌كنند و نه‌تنها عليه هيولاهاي بالاي سرشان، كه عليه يكديگر نيز مبارزه مي‌كنند. زماني شهروندان مسكو، در يك ساعت اين سر تا آن سر شبكه‌ي مترو را پيمودند و حالا هفته‌ها طول مي‌كشد تا مذاكره‌ها و جدل‌ها بر سر مقابله با خطرهاي گوناگون به‌جايي برسد.

مترو ۲۰۳۳ تنها يك سفر با چاشني اتفاقات ديوانه‌وار در طول آن نيست؛ اين كتاب روان انسان را مي‌كاود و عميق‌ترين بهارخواب‌هاي بشر را كشف مي‌كند. اين ترس و وحشت هم جسماني و هم رواني است و گذري ساده از يك تونل براي رفتن از ايستگاهي به ايستگاه ديگر اگر در جا منجر به مرگ آن فرد نشود چنان وحشتي به جانش مي‌اندازد كه ذهنش را از هم مي‌گسلد. همان‌طور كه سفر آرتيوم ادامه مي‌يابد او با افرادي ملاقات مي‌كند كه بر سر عقايد خود با يكديگر جنگ مي‌كنند. اين موضوع ازنظر او مسخره است؛ بسياري ديگر از مردم بايد جداي از تهديدات بالاسري‌ها، با تهديدها و خطرهاي جدي ديگري دست‌وپنجه نرم كنند. فورف رِيچ در تلاش است تا خواسته‌هايش را به ايستگاه‌هاي مجاور نيز تحميل كند و اين در حالي است كه رِد لاين زير فشار ايدئولوژي كمونيستي يك سر كشاكشي است كه سر ديگرش هانس است؛ هانس متشكل از چند ايستگاه و جمهوري كاپيتاليستي است كه براي ساكنين خود حكم آرمان‌شهر را دارد اما ورود به آن تقريباً ناممكن است. در كنار اين‌ها ايستگاه‌هايي هستند كه مدام از سوي بيگانه‌هاي روي زمين موردحمله قرار مي‌گيرد؛ در برخي ايستگاه‌ها بيماري‌هاي مسري جان بسياري را گرفته‌اند و خيلي از اين ايستگاه‌ها به تاريخ پيوسته‌اند.

من مطالعه‌ي اين كتاب را به هركسي كه طرفدار ژانر فانتزي، علمي تخيلي و ترسناك باشد پيشنهاد مي‌كنم؛ هركسي كه پي يك داستان با نثر عالي و سوژه‌ي ملموس است كه بيانگر بهارخواب‌هاي غيرقابل بيان و غيرقابل توضيح بشر باشد، بايد اين كتاب را امتحان كند. اين كتاب آينده‌ي ناگواري كه انتظار بشر را مي‌كشد كاوش مي‌كند و سعي بر گفتن اين حقيقت دارد كه انسان، هرچقدر هم كه در تنگنا باشد، خود را به هر شرايطي سازگار مي‌كند.

 

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.