معرفي كتاب شوري در سر

معرفي انواع كتاب با موضوعات مختلف

معرفي كتاب شوري در سر

۱۵ بازديد

كتاب شوري در سر

اثر اورهان پاموك

خريد كتاب شوري در سر

در زبان تركي براي غم كلمه‌اي است به نام حزن و اين اثر اورهان پاموك غرق در حزن است. آقاي پاموك در سال ۲۰۰۶، براي كتاب «استانبول: خاطرات و شهر»، رماني كه غم تمام شهر را به تصوير مي‌كشيد، برنده‌ي جايزه‌ي نوبل ادبيات شد. رمان جديد او نيز موضوع مشابهي دارد. «شوري در سر» نخستين رمان او بعد از «موزه‌ي معصوميت» است و حماسه‌اي است درباره‌ي چگونگي زندگي در استانبول طي نيم‌قرن اخير.

نخستين چيزي كه بايد درباره‌ي اين اثر بدانيد اين است كه «شوري در سر» رماني است درباره‌ي يك فروشنده‌ي غذاي خياباني و از اين نظر آن را شايد بتوان چيزي در مايه‌هاي رمان «هم‌پيماني كودن‌ها» دانست. شخصيت اصلي كتاب، مولود كاراتاس، شبانه خيابان‌هاي شهر را زير پا مي‌گذارد و فرياد مي‌كشد: بوزاااا، بوزاااي خووووب دارم. بوزا يك نوع مشروب تركي است كه از تخمير گندم به دست مي‌آيد. رنگش به زردي مي‌زند و معمولاً با دارچين و نخود خورده مي‌شود. بوزا درصد الكل پاييني دارد؛ آن‌قدر پايين كه ازنظر يكي از شخصيت‌هاي كتاب: اين مشروب را ساخته‌اند كه مسلمان‌ها هم بتوانند الكل بخورند!آقاي پاموك خاطرنشان مي‌كند كه بوزا فروش‌ها را ديگر نمي‌شود زياد در استانبول ديد. در دهه‌ي ۶۰ و هفتاد ميلادي مولود ديگر از آخرين بوزا فروش‌ها به‌حساب مي‌آيد. صداي پخته‌اي دارد و از حنجره‌اش حزن بيرون مي‌جهد. يكي از مشتري‌ها به او مي‌گويد: صداي دل‌نشيني داري، مثل اذان‌گوها. مولود جواب مي‌دهد كه: احساسي كه تو صداي بوزا فروش است باعث مي‌شود مردم از او خريد كنند.

«شوري در سر» اما تنها داستان مولود نيست. اين رمان داستان زندگي چند شخصيت فرسوده و اغلب خنده‌دار را به هم پيوند مي‌دهد؛ شخصيت‌هايي كه هركدام صداي خود را دارند و براي گفتن داستان خود بي‌طاقت‌اند. بسياري از آن‌ها اعضاي خانواده‌ي بزرگ مولود هستند و از نواحي فقيرنشين آناتولي مركزي تركيه مي‌آيند. به حاشيه‌نشيني شهرها روي مي‌آورند و بعدها جريان مدرنيته آن‌ها را به درون آپارتمان‌ها مي‌كشد. آقاي پاموك نسلي از اين مردم را به تصوير مي‌كشد كه با هزار اميد به سمت شهرها مهاجرت كردند.

موضوع نخست واصلي رمان «برف» كه در سال ۲۰۰۴ به چاپ رسيد، احساس عدم تعلق است؛ زندگي در دنيايي كه بين ارزش‌ها و جذابيت‌هاي غرب و شرق سرگردان است و اين سرگرداني و ترديد شامل مسائل مذهبي نيز مي‌شود.در اين رمان نيز موضوع همين است. مولود در لحظات سخت زندگي به همبستگي عميق‌تري با اسلام مي‌رسد. اين موضوع اما تنها سايه‌ي كم‌رنگي بر رمان «شوري در سر» انداخته. اين كتاب سرودي است نه درباره‌ي اعتقادات كه درباره‌ي آشفتگي‌هاي جسمي و رواني كه در زندگي ممكن است براي فرد پيش آيد.اتفاقات بسياري در اين كتاب رخ مي‌دهند؛ تولدهاي به هنگام و مرگ‌هاي بي‌موقع، عداوت و مكر و دل‌شكستگي به تكرار. در قلب اين رمان داستاني است عاشقانه و غيرمعمول. مولود را اغفال مي‌كنند تا همراه با دختري فرار كند كه معشوقه‌اش نيست؛ دختري كه نه به آن زيبايي است و نه به آن جواني؛ دختري كه خواهر معشوقه‌ي اوست. درهرصورت اما ازدواجشان سعادتمند است؛ گرچه تلاششان براي رهايي از چنگال فقر هرگز تمامي نمي‌يابد.

جنبه‌هاي بسياري از اين رمان هستند كه شايسته‌ي ستايش‌اند. نخستين چيزي كه بايد گفت اين است كه اين رمان درست مانند بوزا درصد الكلش بسيار پايين است! نزديك به ۶۰۰ صفحه حجم دارد و ازنظر طول شبيه به حماسه است اما فاقد تأثيري است كه يك حماسه بر خواننده مي‌گذارد. مثل بوزا، پس از اتمامش تنها ردي كمرنگ بر لب‌ها باقي مي‌گذارد.اندوه را تحمل كردن كار هركسي نيست و در طولاني‌مدت مي‌تواند به‌شدت آزاردهنده شود. مطالعه‌ي اين رمان من را به ياد يكي از نوشته‌هاي اليف باتومان، از كتاب تسخيرشده (the possessed) كه در سال ۲۰۱۰ از اين نويسنده به پاپ رسيد، مي‌اندازد: خانم باتومان نويسنده‌اي آمريكايي است اما پدر و مادر او اهل تركيه هستند. او اشاره‌كرده كه در تركيه كمتر كسي پيدا مي‌شود كه كتاب بخواند و آقاي پاموك كه كتابش را مي‌نوشته چقدر از اين موضوع احساس بيچارگي داشته.

او درباره‌ي رمان «كتاب سياه» اورهان پاموك اين‌گونه مي‌نويسد: «اين كتاب درباره‌ي مردي بود كه همسرش را ازدست‌داده بود؛ نام همسرش رؤيا بود. اين مرد خيابان‌هاي استانبول را مي‌گشت و صدا مي‌زد: رؤيا! رؤيا! يادم است اين كتاب را كه مي‌خواندم سوار اتوبوسي در تركيه بودم و عميقاً حوصله‌ام را سر برده بود».من بايد بگويم كه كتاب «شوري در سر» خواننده را عميقاً خسته و كسل نمي‌كند! اما ورق زدن كتاب تنها از سر احترامي است كه براي نويسنده و زحمتي كه براي كتابش كشيده قائل هستيد و شايد هم اندكي علاقه، نه از سر اشتياق و ميل شديد به ادامه‌ي آن. در برخي بخش‌هاي اين رمان به‌ملايمت مي‌توان ارتباطي با عنوان كتاب يافت؛ مي‌توان شور و آشفتگي كه در سر مولود مي‌گذرد را حس كرد. اين «شور» در سر مولود چندان هم عجيب و جديد نيست؛ به نظر مي‌رسد اين شور و آشفتگي از جنس همان غم و اندوهي باشد كه از اورهان پاموك سراغ داريم؛

آقاي پاموك از اين نظر نويسنده‌اي قابل پيش‌بيني است. يكي از استعدادهاي بي‌نظير او اين است كه درباره‌ي هر موضوعي تحقيق مي‌كند و نتايج را با احساسات و عواطف انساني تركيب مي‌كند و از اين تركيب نثري هوشيار و باثبات مي‌آفريند. يكي از نمونه‌هاي بارز اين موضوع نوشتن درباره‌ي دست‌فروش‌ها است.او در كتابش به «سال‌هاي طلايي غذا فروشي خياباني» جاني تازه مي‌دهد؛ به‌تفصيل درباره‌ي انواع غذاها، از صدف شكم پر گرفته تا كله‌پاچه و جگر سرخ‌شده، توضيح مي‌دهد. بامطالعه‌ي اين بخش‌ها چيزهاي زيادي درباره‌ي تاريخچه‌ي اين غذاها و فروشندگان آن‌ها مي‌آموزيم. به چشم مي‌بينيم كه روزانه با قوانين جورواجور و طاقت‌فرسا، مشتري‌هاي دمدمي‌مزاج و سگ‌هاي ولگرد دست‌وپنجه نرم مي‌كنند.آقاي پاموك خوب مي‌داند از طبقات گوناگون اجتماعي چگونه بايد در نوشته‌هايش استفاده كند. زماني كه غذاهايي چون مرغ و نخود و برنج پلاستيك پيچي شده در دست كارمندان دولتي به غذاي فقرا مشهور مي‌شود، كاروكاسبي از رونق مي‌افتد.

مولود يكي از همين فروشنده‌ها است. شب‌ها هم به فروش بوزا مشغول است. مولود روزها سعي مي‌كند هرچه بتواند مي‌فروشد. همسرش غذاها را آماده مي‌كند و خود را «سرآشپز رستوران سه‌چرخ» شوهرش مي‌داند! طنز در اين رمان آزادانه استفاده‌شده است. هر راوي براي گفتن داستان خود ميان حرف ديگري مي‌پرد و ممكن است حتي داستانش با داستان ديگري در تناقض باشد. يكي از زنان داستان درجايي از خوبي‌هاي خانه‌هاي فقيرنشين و زمين‌هاي خاكي‌اش مي‌گويد: «يك ماه طول كشيد تا بفهمم هرچقدر زمين را بيشتر بسابم سقف بلندتر مي‌شود». مولود كه عاشق سينما است، از بدي‌هاي فيلم‌هاي آمريكايي و اروپايي مي‌گويد: نمي‌شود فهميد آدم خوبه كيه، آدم بده كيه.

«شوري در سر» اثر قوي‌اي است اما نه به قدرت و تأثيرگذاري آثار ديگر پاموك، مانند «برف» و «نام من رِد است». اين كتاب از بس مصيبت‌بار و غم‌انگيز است كه خنده‌دار هم هست! اين را زماني مي‌فهميد كه يكي از شخصيت‌ها درباره‌ي مولود به كسي مي‌گويد: «يك‌كمي عجيب‌وغريب هست، اما قلبش مثل آب زلالِ».

 مشاهده و خريد انلاين كتاب از سايت كاواك

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.