معرفي كتاب مرگ قسطي

معرفي انواع كتاب با موضوعات مختلف

معرفي كتاب مرگ قسطي

۱۵ بازديد

كتاب مرگ قسطي

اثر لويي فردينان سلين

خريد كتاب مرگ قسطي

لويي فردينان سلين با انتشار دو اثر دناي ادبيات دهه‌ي سي ميلادي را تكان داد؛ كتاب اول، سفري به انتهاي شب كه در سال ۱۹۳۲ به چاپ رسيد و ديگري مرگ قسطي كه در سال ۱۹۳۶ منتشر شد. اين دو رمان مكمل يكديگر هستند و هر يك بخشه‌اي متفاوتي از زندگي‌نامه‌هايي كه مايه‌ي اصلي روايات داستاني هستند را محور اصلي خود قرار داده‌اند. رالف مَنهِيم، مترجم كتاب مرگ قسطي، اين شيوه‌ي داستان‌نويسي را «اعتراف خلاقانه» خواند.

عنوان اصلي كتاب به زبان فرانسه Mort à crédit، عنواني است بانواي منقطع و هنگامي‌كه به قلم جان اچ. پي. ماركس ترجمه شد به‌عنوان مرگ قسطي تغيير يافت. تقريباًهمه‌ي شخصيت‌هاي داستان دچار مشكلات شخصي و مالي هستند و به همين جهت مي‌توان گفت اين كتاب طنز، يأس و بدهي را به مثال رشته‌هايي به يكديگر مي‌بافد. با مطالعه‌ي كتاب درميابيم كه اين اثر طنين‌انداز شرايط رواني طبقه‌ي كارگر و مسائلي چون بي‌اعتقادي و بي‌اعتمادي نسبت به همنوع و علاقه به آزار ديگران است كه بر سلين اثر گذاشته بود. شرايط اقتصادي و سياسي در كنار تجربيات رايج زندگي در آمريكا مانند هزينه‌هاي سنگين درمان درمجموع اين كتاب را گزينه‌ي مناسبي براي مطالعه مي‌كند. سلين ياسي را كه محرك فرد به‌سوي خودكشي است به سبك فرانسوا رابله دستمايه‌ي طنز قرار مي‌دهد و به آن جلوه‌ي خوشايندي مي‌بخشد. گاهي در مواجهه با فقر، جنگ و تزوير تنها كاري كه از دستمان برمي‌آيد اين است كه بخنديم.

سلين مزاح بي‌ادبانه را باروي بي‌عاطفه‌ي رفتار انسان‌ها، خيال و مذمت در هم مي‌آميزد. بااينكه رمان سفر به انتهاي شب داستان مردي به نام باردامو را روايت مي‌كند و تجربيات او در جنگ جهاني اول، آفريقاي تحت سلطه‌ي فرانسه و پاريس پس از جنگ را نقل مي‌كند، كتاب مرگ قسطي روايت كودكي به نام فردينان و جيزي است كه از زندگي نصيبش مي‌شود. نخستين رمان پاراگراف‌بندي مرتب و جمله‌بندي‌هاي استانداردي دارد و اين در حالي است كه رمان دوم خواننده را وادار مي‌كند تا به جملات منقطع و نشانه‌ي (…) خو بگيرد.

براي آن دست خوانندگاني كه با سياق سلين آشنايي ندارند بايد بگويم اين سه‌نقطه‌ها پل اتصال ميان جملات هستند. برعكس انگليسي‌زبانان كه سه‌نقطه را براي قطع كردن به كار مي‌برند، فرانسوي‌ها سه‌نقطه را به طريق ديگري مي‌خوانند. اين سه‌نقطه ابزاري هستند تا خواننده را به جلو برانند. آثار بعدي سلين نيز گواه اين حقيقت‌اند كه او پيوستگي و خوانا بودن متن را فدا مي‌كند تا خواننده را تا مرز ديوانگي به جلو براند.

مرگ قسطي رماني است كه سير پرورش روان فردينان را بيان مي‌كند و مجموعه وقايع كودكي او را نقل مي‌كند. قهرمان داستان، فردينان، از توهم رنج مي‌برد و اين توهم رفته‌رفته پيش مي‌رود و به‌جايي مي‌رسد كه خاطرات كودكي‌اش براي او مجسم مي‌شود. فردينان يكي از جذاب‌ترين عوضي‌هاي تاريخ ادبيات است! او سراسر ميل جنسي است، خيانت مي‌كند، دردسر درست مي‌كند و بازهم از جذابيتش چيزي كم نمي‌شود. بخشي از جذابيت فردينان در زاغه‌ها و محله‌هاي فقيرنشين پاريس شكل مي‌گيرد. پدر و مادرش عتيقه‌فروش هستند و اشياء بدردنخور را به افراد ساده قالب مي‌كنند. پدرش مرد ناداني است كه در شركت بيمه استخدام است و مادرش به دوخت و دوز مشغول است و تلاش مي‌كند مشتري‌هاي پولدارش را متقاعد كند اجناسش را بخرند. گرچه كليت ماجرا را مي‌توان به افسانه‌ي سيسيفوس شباهت دارد. تمام اشك‌ها، خون‌جگرها، عرق ريختن‌ها و كار و كوشش ثمري ندارند جز تلاش بيشتر براي جلوگيري از فناي كامل.

در طول رمان، فردينان مجبور است به آزارهايي كه بازندگي در طبقه‌ي كارگر به او مي‌رسد و تهمت‌هايي كه عليهش مطرح مي‌شود رسيدگي كند. فردينان از سر بي‌حواسي گل‌سينه‌ي گران‌قيمتي را كه ساخته‌ي دست صاحب‌كارش بود گم مي‌كند و درنهايت، چون از بيان اينكه واقعاً چه اتفاقي افتاد ناتوان است، پدر و مادرش بايد بار اين بدهي را به دوش بكشند. توصيف فردينان از اشياء تزييني كه صاحب‌كارش، موسيو گورلوژ مي‌فروشد بسيار خنده‌دار است:

هر چيزي كه باز مي‌كرديم وحشتناك بود… همه يا ديوهاي سنگي يا جن‌هايي كه تو شيشه كرده بودند… همه سربي… حالتو به هم مي‌زد… كلي نماد تجملي… تنديس آهكي سوماتراس (جزيره‌اي در يونان)… بيشتر ساعت‌هاي كوچك «پيروزي»… گردنبندهاي شكل مِدوسا (الهه‌ي مار موي يونان)، حلقه‌هاي شبيه مار… بيشتر شيمِرا (جانوري در افسانه‌هاي يونان كه سرشير و بدن ببر و دم مار داشت)… چند صدتا حلقه با نماد و نشان جورواجور، يكي از اون يكي ناجور تر… كارم براي من ساخته‌شده… همه‌ي اونا قرارِه توي انگشت يا روي كمربند و كراوات نصب شن، يا يكي بندازتشون توي گوشش… باوركردني نيست… واقعاً توقع دارن كسي اين‌ها رو بخره؟ كي؟ خداي بزرگ، كي؟ هيچ خون‌آشام يا اژدها يا هيولايي هم جا نيفتاده بود، جمع همه‌ي كابوس‌ها جمع بود… انقدر وحشتناك كه خوابو ازت مي‌گيرن… هرچي كه يه آدم ديوونه ممكنه دوست داشته باشي قاطي اين زلم‌زيمبوها هست… از چاله دراومدم افتادم تو چاه… حتي اون فيل‌هاي سفيد بيد زده كه تو مغازه‌ي مادربزرگم بود هم پيش اينا يه قشنگي دارن.

سبك بازيگوش و جلوبرنده‌ي سلين در بند بالا كاملاً مشهود است. مصيبت و مشكلات مالي بارها و بارها در كتاب مطرح مي‌شود. قلم سلين از اين مايه‌ي خام، از اين ياس آزاردهنده، طنز مي‌آفريند؛ چنين خلاقيتي در دهه‌ي سي ميلادي كار بزرگي است. فردينان بعد از گذراندن چند صباحي در مدرسه‌ي شبانه‌روزي به همراه كورتِيل به كاري مشغول مي‌شود. كورتِيل مجله‌اي علمي را اداره مي‌كند و در آن به مخترعين مي‌پردازد و يك بالون هواي گرم نيز دارد. او و فردينان دورتادور شهر مي‌گردند و بالون را به نمايش مي‌گذارند و اين ماجرا ادامه دارد تا زماني كه اختراع هواپيماها كاروكاسبي‌شان را تخته مي‌كند. خود كورتيل قرباني اين پيشرفت علمي است. بااين‌همه او اين حقيقت را نمي‌پذيرد و اصرار دارد كه هواپيماها مدت زيادي دوام نمي‌آورند. چه مادرش باشد كه از فروختن ژاكت‌هاي زنانه‌اش دست برنمي‌دارد، چه پدرش كه راضي نمي‌شود از ماشين‌نويس استفاده كند، همه‌چيز دست‌به‌دست هم مي‌دهد تا ورشكستگي مثل سايه دنبالش باشد. گاهي اوقات تنها راه فرار از دست طلبكارها پريدن در آغوش گرم مرگ است.

نزديك به پايان داستان، خواننده ممكن است حس كند كه چرخ‌دنده‌هاي تغيير جامعه به كارافتاده‌اند. اين اتفاقت ناگوار از فردينان مردي ورزيده ساخته است. او مشتاق است از اين فقر و نااميدي رهايي يابد و تصميم مي‌گيرد به ارتش ملحق شود. داستان در سپيده‌دم پس از سقوط امپراتوري دوم فرانسه آغاز مي‌شود و در موج نويد و شكوهي كه در جنگيدن براي پايان دادن به همه‌ي جنگ‌ها هست پايان مي‌يابد.

مشاهده‌ي جزئيات بيشتر و خريد اينترنتي كتاب از سايت كاواك www.cavack.com

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.