معرفي كتاب بيوه‌ها

معرفي انواع كتاب با موضوعات مختلف

معرفي كتاب بيوه‌ها

۱۲ بازديد

كتاب بيوه‌ها

اثر آريل دورفمن

خريد كتاب بيوه‌ها

ولاديمير آريل دورفمن، نويسنده‌ي آمريكاي تبار اهل شيلي، رمان‌نويس، نمايشنامه‌نويس، مقاله‌نويس و استاد دانشگاه و همچنين فعال حقوق بشر است. دورفمن از سال ۲۰۰۴ شهروند رسمي آمريكا بوده و در دانشگاه دوك به تدريس ادبيات لاتين مشغول است. رمان «بيوه‌ها» از آثار دورفمن و در باب ظلم ستم حاكم بر كشور شيلي است. گرچه داستان خود رمان در كشور يونان و در زمان جنگ جهاني دوم به وقوع مي‌پيوندد، او رمانش را با مقدمه‌اي آغاز مي‌كند و در آن مستقيماً به مسائل سياسي كشور شيلي مي‌پردازد. خشم و نارضايتي كه در اين رمان از آن گفته‌شده مختص به يك‌زمان و يا مكان خاص نيست. اين كتاب از عمد به‌گونه‌اي نوشته‌شده كه براي تمامي زمان‌ها و كشورها صدق كند.

سوفيا آنگلس، زني سالخورده و سرپرست خانواده و اهل روستايي در يونان است. ارتش پدر، شوهر و دو پسر او را به جرم شورش دستگير كرده است. در حقيقت ارتش تمام مردان دهكده را تنها به جرم «پرسش» با خود برده و آن‌ها ديگر هرگز بازنگشته‌اند. روزي نيست كه جسد مردي را در رودخانه پيدا نكنند؛ اجساد بادكرده كه هويتشان قابل‌تشخيص نيست و ارتش در تلاش است همه‌ي آن‌ها را پنهان كند و از بين ببرد تا از اين كشتار بي‌رحمانه كوچك‌ترين اثري بر جا نگذارد. در اين ميان، همه‌ي ۳۷ زن روستا كه در كتاب با عنوان «بيوه‌ها» از آن‌ها يادشده است، تصميم مي‌گيرند اعلام كنند كه اجساد از خويشان آن‌ها است و به‌اين‌ترتيب نقشه‌هاي ارتش را نقش بر آب مي‌كنند.

اين اقدام همگاني و پافشاري بيوه‌ها بر ادعايشان از ديد افسر مربوطه يك «حمله‌ي عصبي همه‌گير» بيش نيست. نيروهاي پليس باور دارند كه امكان ندارد بتوان اجساد را شناسايي كرد وزنان همچنان اصرار مي‌ورزند كه اين اجساد، عزيزان آن‌ها هستند و اجازه مي‌خواهند تا اجساد را دفن كنند. اين موضوع سبب ايجاد كشمكشي ميان پليس و بيوه‌ها مي‌شود؛ كشمكشي كه جاي خود را به جنگي بر سر قدرت، ميان عشق و مقام و شرف مي‌دهد. گرچه افسر زنان را دست‌كم مي‌گيرد اما طولي نمي‌كشد كه اين ماجرا اعتبار و آبرويش را به خطر مي‌اندازد.

دورفمن ۳۷ زن را در لباس سياه كنار هم قرار مي‌دهند تا تصويري قدرتمند را در ذهن مخاطب خلق كند؛ تصويري كه بوي تعفن شكنجه و خفت پنهاني را به‌خوبي بتوان از آن حس كرد. دورفمن در پايان آنچه در ذهنش مي‌گذرد را بي‌پرده بيان مي‌دارد. «به يك نفر دستور داده بودند كه اجساد را در رودخانه بيندازد. اجساد همراه آب حركت مي‌كردند و بعد، شايد برحسب‌تصادف، از چاه فاضلاب و آبراه‌ها و كنار جاده‌ها سر درمي‌آوردند؛ و آن‌ها آن‌قدر به كشتن ادامه مي‌دادند كه ديگر كسي نباشد بپرسد كه اين جسدها از كجا آمده‌اند، چه كسي آن‌ها را اينجا رها كرده، چرا، چطور و تا كي قرار است اين كشتار ادامه داشته باشد؟»

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.