معرفي كتاب ترينيتي

معرفي انواع كتاب با موضوعات مختلف

معرفي كتاب ترينيتي

۱۸ بازديد

كتاب ترينيتي

اثر لئون اوريس

خريد كتاب ترينيتي

لئون اوريس قصه‌گو است. قصه‌گويي از جنس همان مرداني كه پيش از تاريخ، دور تا دور آتش مي‌نشستند و قبيله‌ها را به سوي انسانيت سوق دادند.

«در ايرلند از آينده خبري نيست. تنها گذشته است كه بارها و بارها تكرار مي‌شود.»

جملات پاياني اين رمان ۹۰۰ صفحه‌اي به‌خوبي تمام محتواي كتاب و نيز تاريخ ايرلند را در چند كلمه خلاصه مي‌كند. گفته‌ شده اين رمان بهترين اثر اوريس است و اگر آن را بخوانيد حرفم را باور مي‌كنيد. با اينكه اين رمان را در رده‌ي ادبيات داستاني طبقه‌بندي مي‌كنند اين كتاب از خود واقعيت نيز واقعي‌تر است. من تمامي ارجاعات تاريخي كتاب را بررسي كردم و همگي كاملاً درست بودند. به‌جز نام افراد تمام اتفاقات كتاب حقيقت محض هستند.

اوريس در اين كتاب سعي كرده تا در توصيف وضع زندگي كاتوليك‌هاي ايرلند تحت حكومت امپرياليستي ظالم  بريتانيا كمترين جزييات را به كار بندد. اين كتاب تا حدي هم هيزم در آتش اعتقادات مذهبي من ريخت. تا زماني كه پاي مذهب ميان باشد، سياست‌مداران، امپرياليست‌ها و كساني كه خود را مرد خدا و نماينده‌ي خدا مي‌دانند فرصت دارند مردم را به ميل خود فريب دهند و به كارهاي ضدونقيض وا‌دارند و اين ماجرا دوباره و دوباره تكرار خواهد شد. گواه اين موضوع، ماجراي يك زن پروتستان است كه چند زن ديگر تنها به اين دليل كه كشيش كليسا او را به خاطر رابطه داشتن با مردي كاتوليك طرد كرد، به طرز جنايت باري به قتل رساندند. اين ماجرا آزاردهنده‌ترين واقعه‌ي رمان بود كه با جزييات كامل بيان‌شده بود.

البته كه خودستايي، تزوير، خودبيني و حيله‌گري كهنه‌ي انگليسي‌ها چه نسبت به هندوستان و يا ايرلند، نيز به‌خوبي به نمايش گذاشته‌شده است. نوبت كه به شخصيت‌هاي داستان برسد، بايد بگويم كه داستان از زبان سيموس ۱۲ ساله روايت مي‌شود. او كارش را با پادويي كردن براي همسايه‌شان، كانر لاركين، آغاز مي‌كند. كانر قهرمان بي‌چون‌وچراي اين كتاب است. او و پدرش از آن دست انسان‌هايي هستند كه قوانين خود را دارند و تا لحظه‌ي آخر به آن پاي بندند. شخصيت‌هاي منفي به‌وفور در داستان هستند و مي‌شود گفت هركدام به‌خوبي در تاروپود داستان جاي گرفته‌اند. بعد از آن‌ها نوبت به بانوان قدرتمند و صبور ايرلندي مي‌رسد. چه مادر سيموس و چه مادر كانر و يا ليدي كارولين و آتي فيتزپاتريك، همگي شخصيت‌هايي به‌يادماندني هستند.

قصه‌گويي در اين داستان در چنان سطح بالايي به تحقق مي‌پيوندد كه تمام داستان‌گوهاي ايرلندي كه در كتاب به آن‌ها اشاره‌شده از آن باافتخار ياد مي‌كنند. در اين داستان هم مبارزه، هم عشق و نفرت، هم خيانت و غم و بي‌وفايي و درماندگي، همه به‌وفور هست و گويي چرخه‌ي اين احساسات پاياني ندارد. بابت خواندن كتاب ترينيتي بسيار خوشحالم. درس‌هايي كه اين كتاب از تاريخ ايرلند به من داد چنان شفاف و عميق بودند كه نه از هيچ كتاب تاريخي و نه از ويكي‌پديا نمي‌توانستم بياموزم. حقايق همانند، شيوه‌ي داستان‌گويي است كه اين تفاوت را ايجاد مي‌كند.

حال بخش‌هايي از كتاب را باهم بخوانيم :

اشتباه ما اين است كه گمان مي‌كنيم سعادت همان رفتن به بهشت است. مادامي‌كه همين‌جا سعادت داريم بايد قدرش را بدانيم، چراكه شايد آن را در بهشت نيابيم. هيچ رازي قدرتمندتر عشق انسان به وطنش نيست. هيچ زيبايي از آن بالاتر نيست. مصيبتي كه بر سر مردم ما آمده اين است كه نسل‌ها زيردست ديگران رنج‌برده‌اند و اين عشق به وطن در دلشان مرده است. هدف بريتانيا تصرف و استثمار ايرلند و حكومت بر آن نبود. بريتانيا قصد كرده بود فرهنگ سلتي را از ريشه بخشكاند و فرهنگي را بر اين مردم تحميل كند كه تماماً با آن بيگانه بودند.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.