در انتظار گودو
نمايشنامهي در انتظار گودو اثر ساموئل بكت
بكت در جستجوي گودوداستان بشريت
از اين متن انتظار نداشته باشيد نمايشنامهي در انتظار گودو اثر ساموئل بكت را شرح دهد چراكه اين كتاب مانند يك معماي پررمزوراز است؛ اما ميتوانيد انتظار داشته باشيد كه ببينيد قدرت عجيب و غريب اين درام قادر است خاطرهي برخي حقايق ناراحتكنندهي سرنوشت نااميد بشريت را نقل كند. آقاي بكت يك نويسندهي ايرلندي است كه براي سالها در پاريس زندگي كرده و براي يكبار بهعنوان منشي در خدمت جيمز جويس بوده است.
ازآنجاييكه در انتظار گودو هيچ معناي سادهاي ندارد، مخاطب براي شناخت ديدگاه و سبك بكت ناچار است با تجربهي دو دنياي او درگير شود. ديدگاه او اندوه و دلتنگي سارتر را بيان ميكند و يادآور مفاهيمي چون تيرگي و انزجار است و سبك او تندوتيزي جويس را يادآور ميشود كه از اين نظر سبب شگفتي است. اين دو را كنار هم بگذاريد تا از ميزانسن ترسناكي كه بكت دربارهي داستان بشريت ساخته تصويري در ذهن داشته باشيد.
درواقع، نمايش شامل چهار شخصيت بدنام، يك پسر معصوم كه دو بار با پيامي از گودو سر ميرسد، درختي عريان، يك يا دو تپه از زمين و يك آسمان را شامل ميشود. دو نفر از شخصيتها منتظر گودو هستند كه هرگز نميرسد. نفر ديگر يك لرد پرزرقوبرق ساكن زمين و ديگري بردهي نااميدي است كه در انتهاي يك طناب تلوتلوخوران در حال گريه و زاري است.
استراگون: «ما هيچ حقي نداريم؟»
ولاديمير: «اگه خنده ممنوع نبود از دستت خندهم ميگرفت.»
استراگون: «ما حقوقمون رو از دست دادهايم؟»
ولاديمير: «از شرشون خلاص شديم.»
نمايشنامهاي با لحن مدرن
در انتظار گودو نمايشنامهاي با لحن مدرن و عاري از احساسات نوشته شده است. تصويري كه در ذهن مخاطب شكل ميگيرد آن است كه گودو نمادي از خدا و آنهايي كه كنار درخت خشكيده درنگ ميكنند، در انتظار رستگاري و رهايي هستند، موهبتي كه هرگز فرا نميرسد.
ديگر نمادها فريبندهتر و براي فهميدن دشوارترند؛ اما اين وضعيت در تمامي نمايشنامه يكسان نيست. در مورد درام آقاي بكت بايد گفت اين نمايشنامه بهجاي اينكه تجربهي انسان بر روي زمين و مباحثي چون ترحم، بيرحمي، رفاقت و وفاداري، اميد، فساد، پليدي و پديدهي وجود انسان را روشن كند، آن را مبهم ميسازد. در فضاي نمايشنامه ميتوانديد كه ايمان به خدا تقريباً از بين رفته است؛ اما هنوز هالهاي از آن كنارههاي داستان سوسو ميزند. به نظر ميرسد بكت در تلاش است به ما بفهماند كه انسانهاي روي زمين دلايل زيادي براي چنگزدن به اين ريسمان نميبينند؛ اما قادر نيستند آن را كاملاً رها كنند.
بااينكه در انتظار گودو همانطور كه شرحدادهشد، يك سرگشتگي است، ولي آقاي بكت انسان حقهبازي نيست. او احساساتي قوي نسبت بهتحقير و پستي بشر دارد و مفصلاً نسبت به آنها خشم خود را ابراز داشته است. در انتظار گودو سراسر احساس است. شايد به همين دليل است كه در عين گيجكنندگي مخاطب، براي او متقاعدكننده نيز ميباشد. اهل تئاتر ميتوانند از آن بهتندي انتقاد كنند اما نميتوانند آن را ناديده بگيرند و دقيقاً به همين دليل است كه ميتوان از بكت بهعنوان يك نويسندهي معتبر ياد كرد.
پ. ن ۱: اين نوشته ترجمهي مقالهاي به نام «در انتظار گودو؛ اثري از بكت» به قلم «بروكس اتكينسون» ميباشد كه در تاريخ ۲۰ آوريل ۱۹۵۶ در روزنامهي نيويورك تايمز منتشرشده بود.
پ. ن ۲: اين نمايشنامه با ترجمههاي مختلف در كتابفروشي آنلاين كاواك موجود ميباشد.
در انتظار گودو (اثر ساموئل بكت – ترجمهي اصغر رستگار – انتشارات نگاه)
آخر بازي و در انتظار گودو (اثر ساموئل بكت – ترجمهي بهروز حاجيمحمدي – انتشارات ققنوس)
كتاب در انتظار گودو ( اثر ساموئل بكت – ترجمهي علياكبر عليزاد – انتشارات بيدگل)
معرفی کتاب اتاق اتفاق
معرفی کتاب شاه، انقلاب اسلامی و ایالات متحده
معرفی کتاب برفک
معرفی کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد
معرفی کتاب جاسوس
معرفی کتاب خرده خاطرات