
«بيگانه» داستان مرد جواني است كه در يك لحظه فريب ميخورد و مرتكب جرمي ميشود كه بهآرامي او را بهسوي مرگ ميكشاند. داستان در الجزاير اتفاق ميافتد. مورسو، قاتلي است كه عملاً به هيچچيز اهميت نميدهد يا حداقل اين چيزي است كه كامو ميگويد. محاكمهي او چنان با مسائل بيربط و فرعي درميآميزد كه سرنوشت مرد عرب بهكلي ناديده گرفتهميشود و درنهايت حكم مرگ مورسو صادر ميشود.
بياعتنايي مورسو در رابطه با مرگ مادرش، گرانتر از شليك او در حالت مستي برايش تمام ميشود. شايد حكم دادگاه از روي احساسات باشد اما كامو قصد ندارد بيان كند كه كوشش انسان بيفايده و پوچ است.
آلبر كامو قادر است با حداقل استفاده از كلمات بيشترين مفهوم را به مخاطب منتقل كند. هريك از شخصيتهايي كه در بخش ابتدايي داستان با آنها مواجه ميشويم ازجمله دختر مورسو، مالك خانه، مشتري رستوراني كه در آنجا غذا ميخورد، افراد حاضر در خاكسپاري مادرش و حتي همسايههاي او هركدام در محاكمه نقش مهمي دارند و اين مهمترين نكتهي كتاب است.
داستان از زبان اولشخص روايتميشود تا مانعي ميان او و خواننده نباشد. اين بيتفاوتي در مواجهه با وقايع اطراف تا انتهاي داستان ادامه دارد و حتي پسازآن نيز او بيطرفي حيرتانگيزش را حفظ ميكند.
كتاب بيگانه جزو صد كتاب قرن لوموند قرار دارد. فهرستي از كتابهاي برگزيدهي قرن بيستم كه در سال ۱۹۹۹ توسط نشريه لوموند منتشر گرديد. بيگانه اولين بار توسط علياصغر خبرهزاده با ويراستاري و تصحيح جلال آلاحمد به فارسي برگرداندهشد. پسازآن مترجمان متعدد ديگري اين كتاب را دوباره به فارسي برگرداندهاند. اين كتاب را ميتوانيد از كتابفروشي آنلاين كاواك تهيه فرماييد.
معرفی کتاب اتاق اتفاق
معرفی کتاب شاه، انقلاب اسلامی و ایالات متحده
معرفی کتاب برفک
معرفی کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد
معرفی کتاب جاسوس
معرفی کتاب خرده خاطرات