كتاب همسر مسافر زمان
اثر آدري نيفنگر

شايد بگوييد اين كتاب داستاني علمي تخيلي دربارهي عشق ابدي و تمام چرتوپرتهايش است، شايد هم بگوييد اين داستان جنونآميز دربارهي مردي است كه بپّاي يك دختربچه است و به او حرفهاي قشنگ ميزند و بعدها در نوجواني او را گول ميزند و باردارش ميكند و همانطور كه لخت و عريان در اين زمان و آن مكان ميپلكد، بارها و بارها روان و احساسات دختر را ميآزارد.
البته كه رؤياهاي عاشقانهي يك زن ممكن است كابوس زني ديگر باشد و دقيقاً به همين دليل است كه ميتوان از اين كتاب چنين برداشتهاي متفاوتي داشت. آدري نيفنگر در نخستين رمان خود، همسر مسافر زمان كه بسيار موفق بود و اخيراً فيلمي نيز به اقتباس از آن ساخته شد، از علم و تخيل وسيلهاي براي گذر از تمام بي اطمينانيها و جداييهاي زندگي ساخته است. خانم نيفنگر با بيان داستان اين مسافر زمان، هنري و همسرش كلر كه با صبوري انتظار بازگشت او را از سفر اوديسه وارش در زمان و مكان ميكشد، در كنار اين دو شخصيت بهيادماندني، به ياد ما ميآورد كه قدرت جادويي عشق حتي ميتواند از زمان نيز پيشي بگيرد.
دو عنصر زمان و قدرتهاي ماورائي محوريت رمان دوم نيفنگر را نيز بر عهدهدارند. نيفنگر در اين رمان «سفر در زمان» را وسيلهاي قرار ميدهد تا داستان زوجي را روايت كند كه با تمام امتحانها و سختيها تلاش بر حفظ عشق خود دارند. نيفنگر از همان ابتدا خواننده را در اين سناريوي پيچيده پرتاب ميكند. در ابتداي رمان، زن و مردي در كتابخانهاي در شهر شيكاگو يكديگر را ملاقات ميكنند. زن كاملاً مرد را ميشناسد. او در حقيقت سالهاست كه مرد را ميشناسد و اين در حالي است كه مرد حتي ذرهاي او را بهجا نميآورد. با پيشرفت داستان متوجه ميشويم كه مرد از آيندهي خود به گذشتهي زن سفركرده، آنها در گذشته يكديگر را ديده و علاقهمند شدهاند و هيچكدام اينها در «حال» مرد هنوز اتفاق نيفتاده است و به اين دليل است كه او زن را نميشناسد. اين پيچيدگي و بازي با زمانها صحنهاي را خلق ميكند كه نهتنها بهكلي قابلدرك كه بسيار هم زيبا و جذاب است.
نيفنگر تمام استعدادش را به كار ميگيرد تا از امكاناتي كه چنين سناريوي پيچيدهاي در اختيارش قرار ميدهد نهايت استفاده را ببرد. تعجبي ندارد كه اين كتاب هفتهها در ليست پرفروشترينهاي ايالاتمتحده باقي ماند. ديد او به سفر در زمان كاملاً مناسب طنزپردازي است. طنزِ حاصل اجتنابناپذير است، چراكه ممكن است هنري ناگهان از زمان حال بيرون شده و بدون لباس به گذشته و آينده سفر كند.
بهطور مثال، زماني كه هنري و كلر بالاخره با همراهي خانوادهها و آشنايان ازدواج كردند، هنري بسيار ناگهاني پيش از مراسم ناپديد ميشود؛ اما خوشبختانه طي يك اتفاق كاملاً تصادفي كه يكي از ويژگيهاي نثر نيفنگر نيز هست، هنري ديگري از آينده سفر ميكند تا جاي او را پر كند و تنها يكي از مهمانان متوجه ظاهر مسنتر او ميشود. حتي در چنين لحظهاي كه با نهايت دقت با طنز آميختهشده، نيفنگر در بيان احساسات زوج و انتخاب كلمات چنان عمل ميكند تا داستان همچنان كوك باقي بماند. توانايي نيفنگر در پيوند دادن طنز با پيشزمينهي شخصيتها و رابطهشان همان چيزي است كه داستان را از تبديلشدن به يك جوك بچگانه نجات ميدهد. سفر در زمان را كه ناديده بگيريم ميتوانيم نيفنگر را يادآور آن تايلر و كارول شيلدز بدانيم. نيفنگر عنصر خانه و خانواده را در كتاب حفظ ميكند و به همين دليل واقعگرايي نيز به همان اندازهي تخيل و رؤياپردازي در ذهن خواننده باقي ميماند. سفر در زمان نهتنها واقعيت را كمرنگ نميكند، بلكه آن را پررنگتر جلوه ميدهد.
زماني كه كلر براي نخستين بار با هنري معاشقه ميكند ۱۸ ساله است، اما هنري به گذشته سفر كرده است و در زمان حال خود ۴۱ سال دارد، سالهاست كه با كلر ازدواج كرده و در رابطهشان با مشكلات زيادي سروكله ميزند. بعد از معاشقه، هنري دوباره به زمان حال خود و كنار كلر سيوچندساله بازميگردد كه با عصبانيت انتظار او را ميكشد: «الآن تقريباً بيستوچهار ساعت است كه هنري غيبش زده و مثل هميشه مدام فكر ميكنم كه حالا در كدام مكان و كدام زمان ممكن است باشد و از او عصبانيم كه حالا و اينجا نيست… صداي سوت زدن هنري را كه از مسير باغ تا اتاق رد ميشود، ميشنوم. پاهايش را به زمين ميكوبد و برف را از چكمهها و كتش ميتكاند. بسيار خوشحال به نظر ميرسد. قلبم بهشدت ميكوبد و شانس خود را امتحان ميكنم: ۲۴ مه، سال ۱۹۸۹؟ «بله! واي بله!» هنري از زمين بلندم ميكند و ميچرخاند. حالا ميخندم. هردو ميخنديم.»
نيفنگر از سفر در زمان بهره ميگيرد تا آن مزهي شكستي را كه در هر رابطهاي ميچشيم به تصوير بكشد. اينكه ممكن است تجربهي شما از رابطهتان كاملاً متفاوت از تجربهي معشوقتان باشد و اين صحنه نمونهي بارز اين موضوع است. نيفنگر داستان را بهخوبي پيش ميبرد و اين كتاب از آنهايي است كه تمامش را از اول تا آخر ميخوانيد و مشتاقيد ببينيد چگونه كلاف پيچدرپيچ زمان گشوده ميشود؛ اما هرچقدر هم كه اين كتاب جذبتان كند، محدوديتهايي هست كه دير يا زود آزاردهنده خواهند شد.
شايد در ابتدا فكر كنيد كه نيفنگر قصد دارد الگوي زندگي آرام و بينقص را با اين سناريوي ديوانهوارش بر هم زند اما بهتدريج متوجه خواهيد شد كه كل اين داستان روايتي آرامشدهنده است. هنري شايد برخي نقاط با قوانين زمان و مكان در جدال باشد اما قلباً ديوانهوار خواستار يك زندگي مانند انسانهاي معمولي است. لذت حاصل از اين كتاب همان لذتي است كه از يك زندگي معمولي شستهرفته و خانواده و وفادار ماندن به يك نفر نصيبمان ميشود.
در كتاب «استخوانهاي دوستداشتني» اثر آليس سيبالد، دختر بعد از مرگش از بهشت اتفاقات روي زمين را ميبيند و حتي ميتواند در زندگي انسانهايي كه روي زمين ماندند دخالت كند. نيفنگر تا حدودي همين نوع لطيف جادو را در داستانش به كار ميگيرد. گرچه سفر در زمان معمولاً هنري را در موقعيتهاي خجالتآور و خطرناكي قرار ميدهد اما به او كمك ميكند تا از خامي زندگي كردن در لحظه و بيتجربگي قسر در برود. هنري ميتواند به آينده سفر كند و به همين دليل نهتنها ميتواند بليت بختآزمايي بخرد و برنده شود، بلكه ميتواند خانهاي را كه با كلر در آن زندگي خواهند كرد هم ببيند و مطمئن باشد كه با او ازدواج ميكند و از او صاحب فرزند ميشود.
اين اطمينان نسبت به آينده هردوي آنها را به حسي شبهمذهبي دچار ميكند كه تقدير آنها از پيش نوشتهشده و مسير زندگيشان مشخص است. در كتاب چند صحنهي سرشار از احساس هست كه هنري موفق ميشود كلر و دخترشان را بعد از مرگ خودش ملاقات كند و در آن لحظات است كه آرامش گذرا حاصل از اين احساس مبهم معنوي خودش را نشان ميدهد. آن زمان كه نيفنگر ويولنها را به صدا درميآورد و داستان به خوشي و همانطور كه احتمال ميداديد به پايان ميرسد، واقعيت از جادو عاري ميشود تا كتاب اثري قوي بر خواننده بهجا بگذارد.
55 کاری که می توانید انجام دهید تا شوهر بهتری باشید
1-صادقانه در مورد احساسات خود صحبت کنید. وقتی همسرتان از شما می پرسد که روزتان را چگونه گذراندید، صادقانه در مورد چیز هایی که در طول روز باعث ناراحتی شما شدند، صحبت کنید. از گفتن این که روز خوبی را گذراندید اجتناب کنید. به او گوش دهید و جواب سوالاتش را بدهید.
2–سعی کنید کم تر حرف او را قطع کنید. این احتمال وجود دارد که شما بیشتر از آنچه که تصور می کنید این کار را انجام می دهید. یک تاکتیک خوب این است که اگر بین دو جمله اش کمی مکث کرد، پنج ثانیه صبر کنید و اگر چیزی نگفت می توانید صحبت کنید. درمان زود انزالی با 20 روش طبیعی
3–سعی نکنید همیشه مشکلاتش را حل کنید. وقتی همسر شما در مورد مشکلات محل کار یا خانواده ی خود صحبت می کند، سعی نکنید به او راه حل ارائه دهید. بر اساس نظر نانسی لی روانشناس مرکز بورلی هیلز ” از نظر روانشناسی، بهترین راه برای برقراری ارتباط با همسران تان این است که به درد و دل هایشان گوش دهید و سعی کنید احساساتشان را درک کنید. این نوع گوش دادن همدلانه باعث تقویت رابطه و احساس صمیمیت می شود. این بدان معنا نیست که حل مشکلات اصلا اهمیتی ندارد، فقط شما نیازی نیست سریع راه حل ارائه دهید. وقتی همسرتان مشکلی را مطرح کرد از او بپرسید که به دنبال راه حل می باشد یا خیر.”
4–چیزی که می دانید او از تمیز کردن آن متنفر است را خودتان تمیز کنید. زمانی که شما این کار را انجام می دهید او می فهمد که به او توجه می کنید.قبل از ازدواج چگونه بفهمیم ناباروریم؟
5–ظرف ها را وقتی نوبت تان نیست، بشویید. سعی کنید ایده ی ” برابری” در ازدواج را نادیده بگیرید.
6–به هیکل خود برسید. یکی از این روش ها جذاب ماندن است.